طراحی و تبیین مدل اثربخشی مدیریت دانش بر اثربخشی سازمان های خدماتی: رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: موفقیت های مختلف سازمان ها بر حسب توانایی آنها در ارائه خدمات با مدیریت دانش ارتباط دارد. به همین دلیل بررسی رابطه مدیریت دانش با اثربخشی سازمانی از اهمیت زیادی برخوردار است. نتایج پژوهش ها نشان داده است که در کل مدیریت دانش با اثربخشی سازمانی رابطه مثبت معناداری دارد، ولی میزان این رابطه براساس پژوهش های مختلف متفاوت است. هدف این پژوهش تعیین مؤلفه های مدیریت دانش و بررسی میزان تأثیر آنها بر اثربخشی سازمانی است.روش شناسی: برای این منظور از روش شناسی آمیخته استفاده شد. در مرحله کیفی ابتدا براساس پیشینه نظری و تجربی، مولفه های مدیریت دانش مشخص و سپس به کمک 11 ارزیاب خبره با اجرای سه مرحله پانل دلفی، میزان توافق آنها در خصوص مولفه ها با ضریب کندال (W) مشخص شد. در مرحله کمی، براساس نتایج بخش کیفی یک پرسشنامه مدیریت دانش تهیه و همراه با پرسشنامه اثربخشی سازمانی بین 293 نفر که به روش در دسترس انتخاب شده بودند توزیع و داده ها جمع آوری گردید. روایی سازه هر دو پرسشنامه با تحلیل عاملی تأییدی بررسی شد. در هر دو پرسشنامه برازش مدل با داده ها قابل قبول بود.یافته ها: آلفای کرانباخ هر یک از پرسشنامه های مدیریت دانش و اثربخشی سازمانی در حالت کلی به ترتیب 96/0 و 93/0 به دست آمد. جهت تحلیل داده ها از مدل یابی معادله ساختاری و تحلیل مسیر استفاده شد. نشانگرهای سازه مدیریت دانش به ترتیب میزان تأثیر این سازه برآنها عبارتند از: بکارگیری دانش، درونی سازی دانش، بیرونی سازی دانش، تسهیم دانش، ایجاد دانش و حفظ دانش. نشانگرهای سازه اثربخشی سازمانی به ترتیب میزان تأثیر این سازه بر آنها عبارتند از: عملکرد کارکنان، کارآیی عملیاتی، تصویر ذهنی ارباب رجوع، نوآوری، سودآوری و توسعه خدمات. . نتایج نشان داد که مدیریت دانش بر اثربخشی سازمانی تأثیر مثبت دارد، به طوری که 6/7 درصد از واریانس اثربخشی سازمانی توسط مدیریت دانش تبیین می شود که جزو اندازه اثرهای متوسط محسوب می شود. در بین مؤلفه های مدیریت دانش، فقط مؤلفه های ایجاد، حفظ و بکارگیری دانش بر متغیر اثربخشی سازمانی تأثیر مثبت دارند. براساس نتایج تحلیل مسیر در بین مؤلفه های مدیریت دانش فقط ایجاد دانش و حفظ دانش بر متغیر اثربخشی سازمانی (یعنی نمره کل اثربخشی سازمانی) تأثیر مثبت دارند (05/0>P)، در حضور این دو متغیر سایر مؤلفه ها تأثیر معناداری بر نمره کل اثربخشی ندارد (05/0>P). این دو متغیر با هم در حدود 20 درصد از واریانس اثربخش را تبیین کرده اند (جدول 10). نتایج تحلیل مسیر در خصوص تأثیر مؤلفه های مختلف مدیریت دانش بر مؤلفه های مختلف اثربخشی سازمانی نشان داد که فقط سه مؤلفه توسعه خدمات، سودآوری و نوآوری اثربخشی سازمانی با مؤلفه های مختلف مدیریت دانش رابطه دارند. در مؤلفه توسعه خدمات فقط ایجاد دانش، حفظ دانش و بکارگیری دانش تأثیر مثبت و معنادار بر آن دارند، به طوری که در حدود 41 درصد از واریانس مؤلفه توسعه خدمات (متغیر وابسته) توسط مؤلفه های ایجاد دانش، حفظ دانش و بکارگیری دانش (متغیرهای مستقل) تبیین شده است. در مؤلفه سوآوری فقط تأثیر مؤلفه های ایجاد دانش و بکارگیری دانش معنادار است به طوری که در حدود 32 درصد از واریانس مؤلفه سودآوری تبیین شده است. در مؤلفه نوآوری فقط تأثیر مؤلفه های ایجاد دانش و حفظ دانش معنادار است به طوری که در حدود 18 درصد از واریانس مؤلفه نوآوری تبیین شده است. وجود رابطه معنادار بین اثربخشی مدیریت دانش و اثربخشی سازمانی در پژوهش های مختلف مشخص شده استبحث و نتیجه گیری: براین اساس لزوم توجه به مؤلفه های ایجاد، حفظ و بکارگیری به منظور دستیابی به اثربخشی سازمانی مورد تأکید قرار می گیرد. برنامه ریزی بلندمدت برای ارتقاء سطح بیشتر اثربخشی کارکردهای خلق دانش؛ اصلاح و تقویت برنامه های اثربخشی کارکردهای ذخیره دانش؛ اصلاح و تقویت برنامه های اثربخشی کارکردهای تسهیم دانش؛ برنامه ریزی بلندمدت برای ارتقاء سطح بیشتر اثربخشی کارکردهای بکارگیری دانش؛ برنامه ریزی بلندمدت برای ارتقاء سطح بیشتر اثربخشی کارکردهای درونی سازی دانش و برنامه ریزی بلندمدت برای ارتقاء سطح بیشتر اثربخشی کارکردهای بیرونی سازی دانش مواردی هستند که باید بر آنها تاکید شود.