مواجهه ایران و امریکا؛ راهبردها و تاکتیک ها (راهکنش ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۰
39 - 69
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران با فرهنگ انقلابی خود از سال 1357 در قامت یک قدرت سالم تجدیدنظر طلب، حضور مستکبرانه امریکا را از سپهر سیاست خود حذف نمود و در مسائل منطقه ای و بین المللی به چالش کشاند. در واکنش به این رویکرد انقلابی، سیاست تضعیف و براندازی نظام سیاسی ایران در دستور کار دولت های مختلف امریکا قرار گرفت. به دنبال توافق اتمی بین ایران و قدرت های جهانی این ظن پدید آمد که روابط دو کشور رو به بهبودی گذاشته و زمینه همکاری در دیگر عرصه ها فراهم خواهد شد، اما با خروج دولت ترامپ از برجام دوباره شاهد بالاگرفتن تنش ها میان دو کشور بوده و واشنگتن می کوشد مقامات تهران را به تسلیم وادارد. درهمین راستا پرسش مقاله حاضر این است که «راهبردها و راهکنش های امریکا در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران از چه مؤلفه ها و شاخص هایی برخوردار است» و راهکارهای مقابله با آنها کدام است؟ فرضیه مقاله، این گونه تدوین یافته است که «امریکا در چارچوب یک جنگ سیاسی، پروژه بی ثبات سازی و فروپاشی ایران را در دو سطح داخلی و خارجی دنبال می کند؛ در سطح داخلی حقانیت زدایی و ایجاد خدشه در مشروعیت نظام سیاسی ایران ازطریق ایجاد نارضایتی عمومی، محور اصلی تلاش های دولت امریکا است و در سطح خارجی، امریکا درپی حذف اعتبار ژئوپلیتیک و ژئو استراتژیک ایران در منطقه است. راهکار اساسی برای مقابله با این چالش، تقویت مؤلفه های درونی قدرت ازجمله کارآمدی یا همان مشروعیت ثانویه نظام است.» چارچوب نظری پژوهش، تلفیقی از «نظریه جنگ سیاسی»، «نظریه قدرت نرم» و «نظریه حوزه عمومی هابرماس» است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و ابزار گردآوری داده ها کتابخانه ای و اسنادی است. براساس یافته های تحقیق، امریکا درراستای فشار حداکثری با هدف براندازی، به دنبال تهی سازی قدرت نظام سیاسی ایران از درون و دفع نفوذ منطقه ای تهران است. ازاین رو، می توان اینگونه برداشت کرد که تهدیداتِ متوجه ثبات سیاسی ایران جدی بوده و برای خنثی سازی آنها باید ملاک های کارآمدی و مشروعیت نظام تقویت شود. درضمن، نگارندگان از روش سناریو نویسی به منظور آزمون تأثیر متغیر مستقل (راهکنش های براندازی) بر متغیر وابسته (آینده نظام سیاسی) بهره برده اند.