مؤلفه های مقولۀ «ثنویت» در دین زردشتی بر اساس کتاب دینکَردِ سوم
حوزه های تخصصی:
ثنویت پایه دین زردشتی شناخته می شود؛ بدین معنی که در جهان بینی زردشتی پدیده های جهان هستی در دو دسته «نیک و بَد» دسته بندی می شوند. در این دسته بندی، سپندمینو و همکارانش در دسته نیک، و زَدارمینو و همکارانش در دسته بَد جای می گیرند. یکی از معروفترین منابع دین زردشتی کتابی به نام «دینکَرد» است که بخشی از آن به نام «دینکَرد سوم»، مقوله ثنویت را بیش از هر متن زردشتیِ دیگر در قالب متنی اندرزی مورد بحث قرار داده است. این مقاله با روشی متن شناسانه، با ذکر مثالهایی از متن به توضیح مؤلفه های ثنویت پرداخته است. مؤلفه های شناخته شده ثنویت در متنِ دینکرد سوم شامل دو دسته اصلی و فرعی به شرح زیر هستند: 1- مؤلفه های اصلی شامل وجود سپندمینو و زدارمینو از آغاز، پیش آگاهی سپندمینو و پَس آگاهی زدارمینو، زمان کرانه مند 12000 ساله، دوام سپندمینو و نابودی مطلق زَدارمینو در پایان؛ 2- مؤلفه های فرعی شامل ذاتی یا حادث بودن، جداسانی، این هَمانی، روابط علّت و معلولی(= عامل و معمولی)، همگرایی و واگرایی، تضاد و تقابل، نشانه شناسی و پدیدار شناسی، تفاوت در ظاهر و باطن، درجه بندی کمّی و کیفی، فرجام شناسی، داوریِ پایانی. بر اساس این مؤلفه ها، نتایج نشان می دهد که ثنویتِ زردشتی خود ریشه در باوری دیرین تر در اساطیر ایرانی به نام «اَشَه در برابر دُروج» دارد که آن خود به اندیشه ای قدیمی تر در روزگارِ یگانگی هند و ایرانیان(= آریایی ها) برمی گردد. با الهام از این اسطوره ایرانی، دین زردشتی آن را در تمام سطوح و لایه هایِ اندیشگانیِ خود جای داده و از آن تصویری مبارزاتی بین سپندمینو و زَدارمینو در یک بازه زمانیِ 9000 ساله از دوران آمیختگی تا پایان جهان آفریده است. در این مبارزه طولانی، پیروزی فرجامین در سایه دانایی مطلق به همراهِ خرد، از آنِ سپندمینو است و زَدارمینو رَه به نیستی می برد. بنابراین، هستی ماندگار از آنِ سپندمینو است تا دوباره و چندباره چرخه مرگ و زندگی را بچرخاند.