مطالب مرتبط با کلیدواژه

روابط واحدهای گفتمان


۱.

رابطۀ بین عناصر گفتمانی در پیکره های موازی: موردپژوهیِ ترجمۀ شفاهی همزمان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اصول همکاری ترجمه شفاهی همزمان روابط واحدهای گفتمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۵۶
این مقاله با رویکردی تحلیلی-تطبیقی و با بهره گیری از پیکره های موازی، به تجزیه و تحلیل روش های ایجاد رابطه مابین واحدهای گفتمان پرداخته است. در این راستا، داده های برگرفته از متون مبدأ و مقصد، با تمرکز بر مقایسه و تحلیل تطبیقی عناصر زبانی در سطح واژه و جمله در این پیکره ها مورد بررسی قرار گرفته اند. پیکره پژوهش، شامل حدود 35000 هزار واژه برگرفته از سه سخنرانی به زبان فارسی و ترجمه شفاهی همزمان آن ها به زبان انگلیسی بود. انتخاب پیکره های موازی بر اساس نمونه برداری تصادفی از میان پیکره های موازی موجود در سال ۱۳۹۹ انجام گرفت. با استناد به یافته های پژوهش های پیشین، پراکندگی فراوانی جمله ها، واژه ها، و گفتمان نماها به عنوان معیار مقایسه و بررسی روش ایجاد رابطه بین واحدهای گفتمان در این دو پیکره در نظر گرفته شد تا میزان انطباق آن ها با اصول همکاری گرایس تحلیل گردد. تحلیل داده ها نمایانگر افزایش چهارپنجم روش های طراحی رابطه بین واحدهای گفتمان (80 درصد) و کاهش بخش محدود (20 درصد) این روابط در پیکره های سه گانه متن مقصد بود. به این معنا که مترجم از دو اصل کمیت و شیوه بیان از اصول همکاری گرایس در ایجاد روابط گفتمانی بهره گرفته است. این یافته نشان می دهد که مترجم شفاهی همزمان ایرانی برای ارایه گفتمانی سلیس، روان، و قابل فهم برای مخاطب خویش، در ۸۰ درصد موارد به راهبرد تصریح روابط بین واحدهای گفتمان متوسل شده است و در 20 درصد موارد هم از راهبرد تلویح استفاده نموده است. به سبب بهره گیری از دو نظریه منظورشناسی و ترجمه شناسی، استنباط علمی، آموزشی، و پژوهشی نگارنده این است که چنین یافته هایی دارای اعتبار علمی بیشتری در شناخت نظام گفتمان و روش های ایجاد روابط بین واحدهای گفتمان هستند و کاربرد مهم علمی، آموزشی، و پژوهشی این مطالعه برداشتن گامی اولیه در کشف و معرفی اصول همکاری مترجم در فرایند ترجمه شفاهی همزمان برای طراحی گفتمانی مناسب برای مخاطب از طریق تجزیه و تحلیل ابعاد روابط بین واحدهای گفتمان است. کاربردهای دیگر این پژوهش شامل زمینه سازی برای ارایه و ابداع چشم اندازها، راهبردها، و نظریه های گوناگون در تحلیل و شناخت جامع تر نظام منظورشناختی تعاملات انسانی در دیگر حوزه های علمی، آموزشی، و پژوهشی مورد بررسی است.