چالش متن های ظاهری و زایشی در رمان «زیبا صدایم کن» (بر اساس نظریه ی کریستوا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چالش متن های ظاهری و زایشی در رمان «زیبا صدایم کن» (بر اساس نظریه ی کریستوا) مصطفی صدیقی* چکیده رمان نوجوان، قلمرو مواجهه ی نوجوان با موقعیت، مفاهیم و مضامینی است که گاه در پیوند با اقتضای سنی او و گاه تجربه هایی نابهنگام قرار می گیرد. رمان زیبا صدایم کن نوشته ی فرهاد حسن زاده، روایت تلاش نوجوانی برای غلبه بر وضعیتی ناخواسته است. کریستوا در نظریه ی سرپیچی، مواجهه ی امر نشانه ای و امر نمادین را در کردار خلق اثر و کردار تفسیر اثر، در متن های ادبی و نیز در جامعه ی نمایش، مطرح می کند. این پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی و مبتنی بر نظریه ی سرپیچی کریستوا و دیگر آرای وی که در پیوند با این نظریه هستند، به تفسیر و تحلیل این رمان می پردازد. در این رمان، امر نمادین و امر نشانه ای به ترتیب در روزنامه و داستان که پیوندی بینامتنی دارند، نمود یافته اند. «زیبا» شخصیت نوجوان رمان که در پرورشگاه زندگی می کند، می کوشد با تخطی در مقابل جامعه ی نمایش که خانه و هویت را از او سلب کرده است، امر نمادین را نقض کند؛ اما این عصیان سرانجام در سطحی دیگر با ورود نویسنده به داستان، با گسست امر نمادین و بازگشت به امر نشانه ای، در هیأت ادبیات به مثابه خانه و هویت و بی زمانی، محقق می شود. واژه های کلیدی: جامعه ی نمایش، رمان زیبا صدایم کن، سرپیچی، کریستوا. * استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه هرمزگان navisa_man@yahoo.com تاریخ دریافت مقاله: 22/2/1400 تاریخ پذیرش مقاله: 9/9/1400