روش شناسی کاربست احادیث نبوی در آثار عرفانی هفت قرن نخست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰
23 - 46
حوزه های تخصصی:
حدیث نزد عارفان و صوفیان، از اهمیت بالایی برخوردار است؛ چنانکه در تبیین چارچوب های فکری خود هم به صورت تالی تلو آیات قرآن و هم به صورت مستقل آمده اند. کاربست بیش از ده هزار «حدیث» و «شِبه حدیث» مؤید همین کارکرد و جایگاه است. این در حالی است که در بخشی از این کاربست ها، گاه با یک نظام منسجم و مدوّن مواجه می شویم و در بخش دیگر، که از نظر کمّی بیشتر است، هیچ و ترتیب و آداب ظاهری لحاظ نشده است و صرفاً کارکرد معنایی «حدیث» مدنظر قرارگرفته است. عارفان و صوفیان، اگر آشنا به حدیث و حتی فراتر از آن، از جمله «محدّثان» باشند، به دلیل جهان بینی و روش خاصشان، «تلقّی» و «کاربستی» منحصربه خود دارند. این «انحصار در روش» به معنای وجود «رویکرد واحد» در مواجهه با حدیث نیست؛ چنانکه گروهی از ایشان نقل حدیث را مشروط به تحقق اموری مانند «تزکیه نفس» کرده اند و گروهی دیگر سختگیرانه قائل شده اند هیچ گونه نقل حدیثی ممکن نیست. در این مقاله با تکیه بر منابع کتابخانه ای، به بررسی کمّی و کیفی احادیث به کاررفته در اهمّ آثار منثور عرفانی هفت قرن نخست پرداخته شده است. اینکه استناد به روایات درطی هفت قرن روبه فزونی گذاشته است و عرفا و صوفیه، بیش از آنکه درصدد تبیین روش شناسی خود در تلقی و مواجهه با حدیث باشند، با نظر به کارکرد اثبات گرایانه «حدیث نبوی» در تثبیت تعالیم و اهدافشان از آن ها بهره برده اند از مهمترین نتایج مقاله حاضر است.