تجارب مادران شاغل از سیاست های مراقبت از کودک در ایران: مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
121 - 145
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم مطرح در الگوهای خدمات اجتماعی و به نوعی هسته مرکزی جایگاه جنسیت در دولت رفاه به وضعیت زنان در بازار کار و به ویژه بحث سیاست گذاری درخصوص مراقبت از کودکان مادران شاغل اختصاص دارد؛ موضوعی که از جهات مختلف خانوادگی و اجتماعی ابعاد مسئله مندی دارد و لذا بستر ایجاد اختلافات گسترده ای در دیدگاه ها، مواضع و راهبردهای سیاستی به شمار می رود. یکی از مسیرهای مهم شناخت نواقص و راهبردهای بهبود سیاست های مراقبت از کودک فهم تجربیات و ابعاد مختلف مواجهه مادران شاغل با این سیاست ها به عنوان اصلی ترین گروه مرتبط با آن هاست. این پژوهش با شیوه پدیدارشناختی مبتنی بر جمع آوری داده ها از نمونه مادران شاغل با فرزند کمتر از هفت سال، که براساس نمونه گیری هدفمند تا حد اشباع نظری و با تمرکز بر شاغلان در دانشگاه های شهر اصفهان انتخاب شده اند، قصد درک معنا و تجربه مادران شاغل از سیاست های ایران درخصوص مراقبت از کودکان این گروه را دارد؛ تا از خلال آن به راهبردهای سیاستی در جهت بهبود و رفع نواقص احتمالی موجود در این حوزه دست یابد. از فرایند تحلیل داده ها مبتنی بر رویکرد هفت مرحله ای کولیزی، پنج تم اصلیِ «ارزیابی محتوایی سیاست ها»، «ارزیابی نحوه اجرای سیاست ها»، «متغیرهای واسطه ای»، «آثار و پیامدها» و «راهبردها» حاصل شد. نتیجه آنکه، براساس تجربه زیسته گروه نمونه از مادران شاغل، سیاست مراقبت در ایران از جهات مختلفی، به ویژه نبود انعطاف لازم در قوانین و اجرای آن ها در ارتباط با شرایط مادر/ کودک و فقدان سویه های جنسیتی و حمایت گرانه در زمینه های فکری مجریان و کارفرمایان، کفایت لازم در تأمین آرامش و رضایت مادران را ندارد. همچنین، داده ها نشان داد که متغیرهای واسطه ای متعددی مانند شرایط خانوادگی، مالی، کاری، شخصیتی و میزان آگاهی مادران در چگونگی درک و مواجهه آن ها با سیاست های مراقبت از کودک تأثیرگذار و موجب ظهور تأثیرات متفاوت در وضعیت مادر/ کودک/ اشتغال اند.