راهبرد نوین قانون گذاری در حقوق بین الملل با تاکید بر تحول مفهوم رضایت دولت ها: بررسی موردی توافق بین المللی 2015 پاریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ششم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
249 - 278
فرآیند شکل گیری قواعد حقوق بین الملل خصوصا پس از تشکیل سازمان ملل متحد اساسا مبتنی بر معاهده سازی بوده است و دولت ها نقشی اساسی در کلیه مراحل مذاکره ، تدوین و تصویب داشته اند. لیکن در دو دهه اخیر تلاش شده است با تغییر راهبرد در قانون گذاری بین المللی از نقش رضایت دولت ها در قاعده سازی بین المللی کاسته شود. در برابر گرایش "حقوق بین الملل رضایی" که مبتنی بر انعقاد معاهدات و کسب رضایت صریح دولت ها بوده است، گرایش "حقوق بین الملل غیررضایی" ظهور کرده است. دولت های درحال توسعه در مقام دفاع از "حقوق بین الملل رضایی" به جایگاه این مفهوم در کنوانسیون 1969 وین، نقش و اهمیت رضایت دولت ها در شناسایی دولت های جدیدالتاسیس و رضایت دولت ها در پذیرش روش های مسالمت آمیز حل اختلافات استناد می کنند، حال آن که دولت های غربی خصوصا ایالات متحده آمریکا در مقام دفاع از "حقوق بین الملل غیررضایی"، کسب رضایت دولت ها را مانعی بزرگ برای همکاری های بین المللی می دانند و لذا در توجیه دیدگاه خود به عرف بین المللی، قواعد آمره، کارکرد سازمان های بین المللی و دادگاه های بین المللی و بالاخره حقوق نرم استناد می کنند. در این میان رویه و عملکرد دولت ها در مذاکرات بین المللی پیرامون مسائل مهم جهانی از جمله چالش های زیست محیطی نقشی اساسی در راهبرد قانون گذاری بین المللی و حصول توافق به شیوه های نوین با مشارکت گسترده بازیگران مختلف بین المللی داشته است. کنفرانس COP21 پاریس در دسامبر 2015 در خصوص تغییرات آب و هوایی، بزرگ ترین گردهمایی جهانی با راهبردی نوین در امر قانون گذاری و هنجارسازی در حقوق بین الملل برای حل یک مساله مشترک جهانی محسوب می گردد.