تحلیل زبانی مسئلۀ ناکارآمدی ناسیونالیسم در دورۀ پهلوی اول (1299- 1320)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
237 - 262
حوزه های تخصصی:
های سیاسی با ناسیونالیسم گوناگون است: گاه آن را به عنوان یک عامل تجزیه ساز در جامعه چند فرهنگی طرد می کنند و گاه از آن به صورت یک زبان عمومی برای ایجاد اتحاد و انسجام اجتماعی بهره می برند. کاربرد اخیر را می توان در سیاست های قومی و ملی گرایانه رضاشاه ملاحظه کرد که در عمل با چالش های بنیادین مواجه شد. این مقاله درصدد است در یک رویکرد جدید و با بهره گیری از امکانات روشی نظریه بازی های زبانی به بررسی و ارزیابی مسئله ناکارآمدی ناسیونالیسم در دوره پهلوی اوّل بپردازد؛ با این سؤال اصلی که چرا علی رغم تلاش های حکومت و نخبگان در عمومی کردن زبان ناسیونالیسم، در هنگام بحران و دخالت خارجی در ایران، این زبان کارایی نداشت و احساس میهن پرستی مورد ادعای این زبان فعال نشد؟ تحلیل کیفی داده های موجود براساس شاخص های نظریه بازی های زبانی، نشان داد خصوصی بودن زبان ناسیونالیسم در ایران دوره رضاشاه، منجر به ناکارآمدی آن شد. ناسیونالیسم خصوصی آن دوره فقط بین روشنفکران تجددگرا، شاه و دربارش محصور ماند و به سبب تناسب نداشتن با شکل زندگی جامعه ایرانی، ریشه نداشتن در نظام باور دینی و فرهنگی آن و چهارچوب زبانی مملو از قواعد و مفاهیم دین ستیزانه و ضداسلامی به شکست منتهی شد.