دولت سازی تمدنی: آسیب شناسی فرهنگ سیاسی پشتیبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی در مسیر تحقق آرمان های خود، نیازمند تشکیل دولت مطلوب اسلامی است؛ این دولت باید ظرفیت ساختن تمدن نوین اسلامی را داشته باشد؛ ازاین رو می توان موقف کنونی انقلاب اسلامی را مرحله ی دولت سازی تمدنی نامید. اما مساله این جاست که این مرحله، به نحو شایسته و بایسته ای پیش نرفته است. هدف از این پژوهش، آسیب شناسی عوامل دخیل در عدم تحقق دولت مطلوب اسلامی است. به نظر می رسد که پدیدارشدن برخی موانع فرهنگی در حیات اجتماعی شیعیان، مسیر دولت سازی تمدنی را مختل کرده است. پرسش اصلی ما این است که چه موانعی موجب تضییق فرهنگ سیاسی شیعیان برای دولت سازی تمدنی شده اند؟ روش تحقیق ما، روش قیاسی و مبتنی بر چارچوب نظری برگرفته شده از «الگوی تحلیل سه گانه ی اندیشه ی سیاسی اسلام» است. در این پژوهش با تمرکز بر دو ساحت «باور سیاسی» و «اندیشه ی سیاسی»، به آسیب شناسی ساحت فرهنگ سیاسی برسازنده ی دولت اسلامی پرداخته و نشان داده ایم که ازیک سو «حیرت در عصر غیبت»، «استبدادزدگی» و «استعمارزدگی» باعث تضعیف باورهای سیاسی شیعیان شده و از سوی دیگر «عدم امتداد اجتماعی فلسفه ی اسلامی» و «فقدان فقه حکومتی»، نابسندگی اندیشه ی سیاسی شیعیان برای دولت سازی تمدنی را در پی داشته است.