جایگاه قفقاز جنوبی در منطقه گرایی سیاست خارجی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ دوم قره باغ با تغییر موازنه قدرت منطقه ای، محیط راهبردی و چشم انداز ترتیبات ژئوپلیتیکی، قفقاز جنوبی را متحول کرده است. پس از فروپاشی اتحاد شوروی، سیاست ایران همواره مبتنی بر پیشگیری از جنگ فراگیر و حفظ وضع موجودِ مناقشه های منطقه، به ویژه بحران قره باغ بوده است. اما تهران هرگز ابتکاری برای برون رفت از بن بست های ژئوپلیتیکی درگیری و توسعه همگرایی اقتصادی در قفقاز جنوبی مطرح نکرده است. به دنبال واپسین جنگ قره باغ و تغییر محسوس موازنه نظامی به سود جمهوری آذربایجان، واقعیت های ژئوپلیتیکی نوپدید، ایران را به سوی بازتنظیم سیاست خارجی خود در قفقاز جنوبی و خروج از سیاست بی طرفی سنتی خود پیش برده است. با وجود این، به نظر می رسد سیاست خارجی ایران، چشم انداز راهبردی نسبت به منطقه گرایی فعال در قفقاز جنوبی ندارد. در این نوشتار به دنبال پاسخ به چرایی نبود منطقه گرایی سیاست خارجی ایران در قفقاز جنوبی هستیم. با بهره بردن از روش تحلیل ترکیبی (قیاسی استقرایی) و چارچوب نظری منطقه گرایی، فرضیه اصلی را بر اساس دو دسته مؤلفه رویکردهای کلان سیاست خارجی ایران و پویایی های سیاست داخلی و پویش های بین المللی و منطقه ای ارائه می کنیم. در مؤلفه های دسته اول، دیدگاه های نبود امکان همگرایی با کشور های منطقه، نبود سیاست همسایگی و تنهایی راهبردی در منطقه به دلیل ماهیت متفاوت ساخت قدرت و هویت ایران برجسته می شود. در پویش های محیطی نیز بر فشارهای نظام بین الملل علیه ایران، اولویت پیشران های امنیتی هویتی خاورمیانه عربی در سیاست منطقه ای و همچنین تأثیرپذیربودن روابط همسایگی ایران از سطح تنش با ایالات متحد آمریکا تأکید می شود.