تبیین امکان جایگزینی اشعار حافظ با مقوله های دو پرسشنامه ی تشخیص عشق استرنبرگ: یک مطالعه تطبیقی
حوزه های تخصصی:
عشق یک پدیده ی انسانی و فرهنگی است و می تواند حوزه مشترک مطالعه در روانشناسی و ادبیات قرار گیرد. در روانشناسی انواع مختلفی از تعاریف عشق وجود دارد، یکی از متمایزترین این تعاریف توسط استرنبرگ به نام نظریه مثلثی بیان شد که از سه مولفه صمیمیت، تعهد و شور تشکیل می شود. در ادامه استرنبرگ برای ارزیابی مجدد نظریه خود، عشق به مثابه یک داستان را معرفی می کند. استرنبرگ با رویکردی روانسنجی به طراحی دو پرسشنامه با هدف تشخیص نوع ارتباط عشقی و تخمین تداوم روابط زناشویی بر اساس تشابه داستان عشقی زوجین اقدام کرد. از آنجا که غزل حافظ به عنوان یکی از ستون-های ادبیات فارسی بسیاری از مفاهیم عاشقانه را خاطرنشان می کند و در اعجاز حروفش دوست داشتن را تجلی می دهد، این پژوهش با هدف تبیین امکان جایگزینی اشعار حافظ با مقوله های دو پرسشنامه ی تشخیص عشق استرنبرگ به شیوه ی تحلیل تطبیقی انجام شد. یافته ها امکان جایگزینی اشعار حافظ برای شناسایی عشق از طریق توصیف ویژگی های روانشناختی شعر حافظ از قبیل فرافکنی ذهنی، مرکز اراده، تخیل، عاطفه و امیدواری و هم ارز قراردان آنها با جوانب نظریه عشق به مثابه یک داستان را نشان می دهد. همچنین با ردیابی مضامینی چون وفای به عهد، اخلاص، بی تابی، وفاداری، همدلی، تقسیم دارایی ها با معشوق و .... مشخص شد که حافظ به عنوان یک روانشناس به عشق کامل توجه داشته است