مطالب مرتبط با کلیدواژه

تبعیض چندگانه


۱.

درهم تنیدگی و تبعیض درهم تنیده : رویکرد انتقادی به حقوق ضد تبعیض(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درهم تنیدگی حقوق ضدتبعیض تبعیض تک بنیان تبعیض درهم تنیده تبعیض چندگانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۲۱۱
تبعیض در حقوق بر مبنای زمینه های هویتی جداگانه مانند جنسیت یا نژاد و ... تعریف می شود. کیمبرلی کرنشاو، نظریه پرداز انتقادی حقوق با ارائه مفهوم درهم تنیدگی در سال 1989، رویکرد تک محور حقوق به تبعیض را به چالش کشید و پس از آن، رویکرد درهم تنیدگی با عناوین مختلف بسرعت در حوزه ها و رشته های مختلف گسترش یافت. در این مقاله سه نقد اساسی درهم تنیدگی به حقوق ضد تبعیض شامل ذات گرایی حقوقی و تجربه تبعیض، چارچوب تک بنیان تبعیض و رویکرد افزایشی و تبعیض چندگانه مطرح و تبعیض درهم تنیده، موقعیت های نابرابر بر مبنای مقوله بندی های اجتماعی تعریف می شود که به صورت زمینه ای در روابط قدرت پیچیده و به صورت متقابل شکل گرفته و در تعارض با عدالت اجتماعی است. رویکرد این مقاله تشریحی- نقادی بوده و روش مقاله نیز تشریح هرکدام از نقدهای وارده درهم تنیدگی با استناد به نمونه آرای دیوان عالی کشور است.
۲.

زنان مهاجر افغانستانی در تهران: تجربه های زیسته و دسترسی به امکانات(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۱۸۶
شمار زیادی مهاجر افغانستانی طی چند دهه گذشته برای زندگی بهتر یا کار و کسب درآمد در ایران ساکن شده اند. آنان پس از سال ها حضور در ایران توانسته اند تا حدی جای خود را به عنوان اقلیتی با اشتراکات فرهنگی در شهرها و روستاهای کشور پیدا کنند. اما بیشتر افغانستانی ها علی رغم حضور طولانی مدت و تلاش هایی که برای ارتقاء شرایط خود کرده اند در گروه های حاشیه ای و محروم جامعه ایران قرار گرفته اند. این مطالعه با بهره گیری از مفاهیم شهروندی، تبعیض های چندگانه و طرد و ادغام به تحلیل وضع رفاهی و اجتماعی زنان مهاجر افغانستانی در تهران می پردازد. طی پژوهش میدانی، از روش کیفی برای فهم شرایط زنان مهاجر افغانستانی در محلات محمودآباد، فرحزاد و باغ آذری در شهر تهران استفاده شده است. به طور مشخص، 20 مصاحبه با زنان افغانستانی و 5 مصاحبه با فعلان مدنی این حوزه انجام شده و نتایج آن ها مورد تحلیل قرار گرفته است. در این مقاله، ابتدا ساختار خانوادگی، تحصیلات و اشتغال مهاجران براساس منابع و داده های آماری این حوزه و یافته های پژوهش در سه محله توصیف و تحلیل می شود. سپس، دسترسی محدود زنان مهاجر افغانستانی به خدمات رسمی در کنار وضع شهروندی آنان مورد بحث قرار می گیرد. سرانجام، سازوکارهای مواجهه آنان با وضع موجود در پیوند با فرایندهای طرد و ادغام برجسته می شود، که عمدتاً شامل دسترسی به خدمات ارائه شده از سوی موسسات غیردولتی و خیریه ها است.