مطالب مرتبط با کلیدواژه

تبعیض درهم تنیده


۱.

تحلیل درهم تنیده حقوق کار زنان قالیباف( مطالعه موردی بیمه زنان قالیباف تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درهم تنیدگی تبعیض درهم تنیده حقوق کار تامین اجتماعی بیمه قالیبافی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹ تعداد دانلود : ۳۳۳
زنان بخش اعظمی از جمعیت قالیبافان در ایران را تشکیل می دهندکه غالبا در خانه و بدون کارفرما مشغول قالیبافی بوده و از بیمه اجتماعی اجباری محروم هستند. قانون بیمه قالیبافی مصوب 1388 فرصت برخورداری از بیمه اجتماعی را به آنها داد اما در این مقاله، یک گروه از زنان قالیباف حاشیه نشین تبریز مورد مطالعه قرار می گیردکه علیرغم اشتغال تمام وقت، نتوانستند از حمایت قانونگذار برخوردارشوند. چرایی و چگونگی عدم دسترسی این زنان به بیمه قالیبافی، پرسش اصلی مقاله است. برای جمع آوری داده، از روش کیفی و تکنیک مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شده است. تحلیل داده ها با روش تحلیل مضمون در چارچوب نظری درهم تنیدگی نشان می دهد که روابط و موقعیت نابرابر بین فردی و درون گروهی، موانع ساختاری، توجیه های فرهنگی و عقیدتی و حوزه تنظیم گری انظباطی و اداری در ارتباط با یکدیگر منجر به محرومیت این زنان از حقوق کار شده است. شناسایی حقوقی همه قالیبافان به عنوان یک گروه مشابه و واحد بدون در نظر گرفتن تفاوت های آنها منجر به دسترسی نابرابر به این قانون شده است. این گروه از زنان قالیباف نه تنها به خاطر جنسیت خود، بلکه در وضعیت درهم تنیده با محل زندگی، طبقه اقتصادی و اجتماعی و سن در یک موقعیت درحاشیه قرارگرفته اند. نظام حقوق کار با تعریف مضیق از کارگر، زنان قالیباف خانگی را به عنوان کارگر به رسمیت نشناخته و سازوکار مناسب برای تضمین دسترسی آنها به حقوق کار ازجمله تامین اجتماعی پیش بینی نکرده است. نهایتا، باتوجه به موقعیت درهم تنیده قالیبافان، نظام جایگزین بیمه قالیبافی پیشنهاد می شود که چندلایه و چندبعدی، منعطف و دارای سطح بندی باشد.
۲.

درهم تنیدگی و تبعیض درهم تنیده : رویکرد انتقادی به حقوق ضد تبعیض(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درهم تنیدگی حقوق ضدتبعیض تبعیض تک بنیان تبعیض درهم تنیده تبعیض چندگانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۱۹۲
تبعیض در حقوق بر مبنای زمینه های هویتی جداگانه مانند جنسیت یا نژاد و ... تعریف می شود. کیمبرلی کرنشاو، نظریه پرداز انتقادی حقوق با ارائه مفهوم درهم تنیدگی در سال 1989، رویکرد تک محور حقوق به تبعیض را به چالش کشید و پس از آن، رویکرد درهم تنیدگی با عناوین مختلف بسرعت در حوزه ها و رشته های مختلف گسترش یافت. در این مقاله سه نقد اساسی درهم تنیدگی به حقوق ضد تبعیض شامل ذات گرایی حقوقی و تجربه تبعیض، چارچوب تک بنیان تبعیض و رویکرد افزایشی و تبعیض چندگانه مطرح و تبعیض درهم تنیده، موقعیت های نابرابر بر مبنای مقوله بندی های اجتماعی تعریف می شود که به صورت زمینه ای در روابط قدرت پیچیده و به صورت متقابل شکل گرفته و در تعارض با عدالت اجتماعی است. رویکرد این مقاله تشریحی- نقادی بوده و روش مقاله نیز تشریح هرکدام از نقدهای وارده درهم تنیدگی با استناد به نمونه آرای دیوان عالی کشور است.
۳.

نقدی بر روش شناسی حقوق ضد تبعیض از منظر درهم تنیدگی (اینترسکشنالیتی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش شناسی تبعیض درهم تنیدگی تبعیض درهم تنیده تبعیض تک سویه آزمون مقایسه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۱۷۵
اگرچه تبعیض و نابرابری از رایج ترین اصطلاحات گفتمان حقوق ضد تبعیض است اما در مورد روش شناسی تبعیض در بین حقوق دانان کمتر بحث شده است. روش غالب شناسایی حقوقی زمینه های تبعیض مبتنی بر معیارهای تعییرناپذیری و یک سویه گی در تبعیض های تک بنیان و اعمال رویکرد افزایشی در تبعیض های بیش از یک زمینه است. روش اثبات تبعیض نیز مبتنی بر اعمال آزمون مقایسه بر مبنای تقسیم بندی دوگانه یا چندگانه است. این مقاله از درهم تنیدگی به عنوان یک روش انتقادی استفاده می کند تا ضعف روش شناسی حقوق ضد تبعیض هم در سطح هنجاری و هم در سطح رویه ای در شناسایی زمینه های تبعیض و اثبات وقوع تبعیض را برجسته کند. ذات گرایی در تجربه تبعیض، تعریف مضیق، انحصاری، تک سویه و جداگانه زمینه های تبعیض و معیارهای شناسایی آن، روش اثبات تبعیض تک بنیان و اعمال آزمون مقایسه محدود مبتنی بر دوگانه تبعیض گر/تبعیض دیده بدون در نظر گرفتن پیچیدگی های هر مورد تبعیض از جمله انتقادات درهم تنیدگی به روش شناسی تبعیض است. به دنبال نقد رویکرد مسلط روشی با تأکید بر آرای قضایی، روش شناسی تبعیض درهم تنیده مبتنی بر اصل رابطه ای بودن، زمینه و شرایط محوری و مقایسه منعطف، ضروری و جامع معرفی می شود. تلاش نگارندگان بر آن است که استفاده از درهم تنیدگی به عنوان روش، در حقوق بیشتر مورد توجه قرار گیرد و فقط در سطح نظریه باقی نماند. روش شناسی که همچنان به ساختار زمینه ای حقوق ضد تبعیض پایبند بماند اما فهم دقیق تری از واقعیت پدیده تبعیض ارائه دهد.