۲.
زین الدین کشّی که از بزرگ ترین و نزدیک ترین شاگردان فخر رازی است، مهم ترین دیدگاه های خود را در یک دانشنامه فلسفی به نام حدائق الحقائق، که در حوزه های منطق، امور عامه و طبیعیات نوشته شده است، مطرح کرده و خود او بر این باور است که این کتاب بهترین اثری است که در نوع خود تألیف شده است. برای فهم مبنای کشی در ترتیب و تقسیم مباحث کتاب باید به دو مقدمه در آغاز کتاب توجه کرد که در پایان مقدمکه نخست دلیل تقدم و تأخر بخش های کتاب را بیان کرده و در پایان مقدمکه دوم نیز به ساختار کلی کتاب اشاره می کند. تأثیرپذیری کشی از سهروردی هم در ترتیب و تدوین بخش هایی از کتاب حدائق الحقائق دیده می شود و هم در پاره ای از مباحث باب چهارم از جمله دوم کتاب طبیعی تحت عنوان «الباب الرابع فی بیان أحوال النفس الناطقکه». البته نمونه واضح تأثر کشی و گرایش او به مکتب فلسفی سهروردی به ویژه در باب پایانی امور عامه (باب دهم) بیشتر آشکار می شود که در قالب متنی نسبتاً مفصل، گزارشی موجز اما گویا تحت عنوان «فی الأنوار وهی علی أقسام حسی و عقلی و مرکّب منهما» از فلسفه سهروردی مورد بررسی قرار می دهد؛ گزارشی که تمام ویژگی های فلسفه اشراق (از اصطلاحات گرفته تا نوع استدلال) را می توان در آن دید. در واقع کشی در تدوین این باب از کتاب خود، طرح کلی و خطوط اصلی دیدگاه خود دربارکه نور و ظلمت، نورالانوار، عالم انوار و مراتب آن را از کتاب حکمکهالاشراق وام گرفته است. کشی هدف خود از این گزارش را تکثیر فوائد و آسان کردن مطالعه آثار سهروردی در عین حفظ عبارات و اصطلاحات او بیان می کند و قاعدتاً از سر مصلحت اندیشی و نه عدم پذیرش، در باب صحت و سقم مطالب منقول از سهروردی، موضعی به ظاهر بی طرفانه می گیرد.