مطالب مرتبط با کلیدواژه

داروینیسم ادبی


۱.

تکامل و کارکرد شناختی روایت تخیلی: منظری داروینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: داروینیسم ادبی روایت خیالی کارکرد شناختی ادبیات سازگاری تبیین طبیعت انگارانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۲۸۸
داروینیسم ادبی یا نقد تکاملی چشم اندازی متأخر در مطالعات ادبی است که با بهره گیری از دستاوردهای روان شناسی تکاملی، علوم تجربی و شناختی، تبیینی طبیعت انگارانه از پدیدارهای ادبی به دست می دهد. در این مقاله کوشیده ام هم مبانی معرفتی داروینیسم ادبی و تقابل آن با «نظریه» یا نظریه ادبی/ فرهنگی را روشن کنم و هم بر بنیاد مطالعات داروینی تبیینی از روایت خیالی و جهان شمولی آن به دست دهم. من در این مقاله منظری داروینی و ضد برساخت گرایانه را دنبال کرده ام و با ارجاع به اندیشه های برایان بوید، جوزف کرول، جاناتان گاتشال و استیون پینکر بر جنبه شناختی روایت خیالی تکیه و تأکید کرده ام. بر این بنیاد، این اندیشه را صورت بندی و موجه داشته ام که روایت خیالی با آفریدن جهانی ممکن و دارای پیوندی هایی استوار با جهان واقعی ما، امکان تجربه غیرمستقیم و کم هزینه واقعیت و نیز فهم انواع چالش های زیستی - اجتماعی را که ما در مقام انسان خردمند با آن مواجهیم، فراهم می کند. به این ترتیب، روایت های خیالی موفق در فراسوی ابعاد ژانری و ساختاری از اهمیتی شناختی برخوردارند و ایجاد و فهم آنها در جهانی بین الاذهانی برای حیوان ادبیات پرداز، مزیتی زیستی و یک سازگاری به شمار می رود.
۲.

نقد ادبی تکاملی و کاربرد آن در تحلیل داستان؛ مطالعه موردی: رمان بامدادخمار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داروینیسم ادبی نقد تکاملی ادبیات داستانی معاصر فارسی بامداد خمار طبیعت آدمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۱۴۵
نظریه«تکامل بر اساس انتخاب طبیعی» که در نیمه دوم قرن نوزدهم توسط چارلز داروین ارائه شد، صرفاً در حیطه زیست شناسی باقی نماند و بر درک عالمان علوم انسانی و اجتماعی از موضوعات مورد مطالعه خود، تأثیر ژرفی نهاد. روان شناسی و نقد ادبی، از جمله معارفی بودند که به لحاظ بینش و روش، تحت تأثیر این نظریه قرار گرفتند و داروینیسم ادبی را بنیان نهادند. داروینیسم ادبی مدعی است رفتارهای ادبی در طبیعتِ فرگشت یافته بشر ریشه دارد. البته گاه اصطلاح «نقد فرگشتی» جایگزین «داروینیسم ادبی» شده و به جای آن به کاررفته است.در این مقاله کوشیده ایم گزارشی از سیر تأثیرپذیری ادبیات و نقد ادبی از نظریه تکامل(فرگشت) ارائه نماییم و نشان دهیم که نقد ادبی تکاملی(فرگشتی)، با شناسایی نیازهای اساسی و مشترک انسان از قبیل جذابیت جنسی، فرزند آوری، موقعیت اجتماعی، بر پایه روانشناسی و زیست شناسی تکاملی ضمن ارائه خوانشی جدید از متون ادبی به کاوش در شخصیت های انسانی که در ادبیات بازنمایی شده، می پردازد. پس از معرفی این رهیافت به متون ادبی، با روشی توصیفی-تحلیلی، یکی از رمان های عامه پسند معاصر ایران (بامداد خمار) نوشته فتانه حاج سید جوادی را مورد نقد فرگشتی قرارداده، به این نتیجه رسیده ایم که نقدفرگشتی ادبی، ظرفیت بازنمایی محتوای زیستی متون داستانی را دارا است و طبیعت انسانی را به خوبی از طریق تحلیل این نوع متون به تصویر می کشد.