مطالب مرتبط با کلیدواژه

آموزه های شهرسازی


۱.

تحلیل آموزه های شهرسازی در شکل گیری کالبد شهر (مطالعه موردی: دوره صفویه، شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزه های شهرسازی شکل گیری کالبدی دوره صفویه شهر اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۴۰۱
در دوره صفویه به واسطه امنیت و رونق اقتصادی، بستر مناسبی را برای اعتلای فرهنگ ایرانی اسلامی فراهم آورد. این مساله باعث تشخّص هنر ایرانی اسلامی خاصه شهرسازی دوره صفویه نسبت به دیگر دوره ها در ایران شد. هدف این پژوهش، تبیین و تحلیلآموزه های نظام شهرسازی دوره صفویه و تأثیر آن در شکل گیری کالبدی بافت جدید شهراصفهان در عصر صفوی می باشد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی می باشد. شیوه و ابزار گردآوری داده ها، به روش متن کاوی اسناد و مدارک می باشد. تجزیه و تحلیل داده ، به شیوه کیفی است و متکی به تفکر، استدلال و تحلیل عقلانی می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد شهر آرمانی در نظام شهرسازی دوره صفویه متأثر از نوع جهان بینی ناظر بر آنها بوده است. تبلور کالبدی فضاهای شهری آن گذار از شهر مکان به به شهر زمان بوده است. در حقیقت در معنا و شکل جدید از دل سازمان کهن در یک فرایند، تحول تاریخی و طبیعی پدیده آمده است. بنابراین نتیجه گیری می شود که توسعه شهری در دوره صفویه بازتاب ترجمان فضایی باورهای دینی جامعه و با تأسی از فرآیند تاریخی و طبیعی شهر و در راستای تلفیق نوآورانه برای قابلیت های خود در پاسخگوی توأمان نیاز های کالبدی، روانی و معنوی جامعه شهری دوره صفویه بوده است.
۲.

تحلیل تطبیقی آموزه های نظام شهرسازی دوره صفویه در ایران با نظام شهرسازی دوره رنسانس در اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۹۳
در دوره صفویه به واسطه امنیت، رونق اقتصادی وتفکرات اسلامی زمینه مناسبی برای اعتلای فرهنگ ایرانی - اسلامی فراهم شد . این مساله باعث تشخّص و بالندگی هنر ایرانی - اسلامی خاصه شهرسازی و معماری دوره صفوی نسبت به دیگر دوره ها در ایران شد، چنان که حاصل آن را می توان در شکل گیری کالبدی نظام شهرسازی صفویه به صورت باغشهر، تمثیلی از بهشت روی زمین جست. نظام شهرسازی رنسانس نیز ریشه در مکتب اصالت انسان که الهام بخش و مبنای طراحی در همه سطوح کالبدی از اجزای معماری تا فضای شهری شد. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی آموزه های شهرسازی دوره صفویه و رنسانس و شناخت عناصر مؤثر در شکل گیری کالبدی شهر می باشد. لذا پژوهش حاضر با توجه به ماهیت موضوع از روش های ترکیبی اعم از تاریخی، تحلیل تطبیقی و پدیدارشناسی مورد استفاده قرار گرفته است. ابزار گردآوری داده ها، روش کتابخانه ای می باشد.تجزیه و تحلیل داده های آن به شیوه کیفی و استنباطی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد شهر آرمانی نظام شهرسازی دوره صفویه و رنسانس متأثر از نوع جهان بینی ناظر بر آن ها بوده است. تبلور کالبدی فضاهای شهری در معنا و شکل جدید از دل سازمان کهن در یک فرایند تاریخی و طبیعی پدیده آمده است. در حقیقت گذار از شهر - مکان به شهر - زمان بوده است. بنابراین نتیجه گیری می شود شهر مقوله ای فلسفی است چون ابعاد ذهنی - هویتی شهر در محدوده ارزش های فکری - اعتقادی مقام می گیرد. از سوی دیگر شهر پدیده ای " مکانی – زمانی " است که در هر مقطعی از تاریخ بتواند دگرگونی های کمی خود را با تغییرات کیفی موردنیاز عصر خویش تبدیل کند و مفهوم مکان و زمان را در همسویی با یکدیگر قرار دهد.