مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
نوشهرگرایی
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هفتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۵
21 - 36
حوزه های تخصصی:
نوشهرگرایی در پاسخ به محلات ناپایدار مدرن بوجود آمد؛ عدم اختلاط اصولی کاربری ها، تراکم در بافت محله، شعاع نامناسب دسترسی به کاربری ها، وابستگی به اتومبیل شخصی و عدم وجود فضاهای پیاده، از جمله مشکلات شهرسازی نوین هستند. به دنبال مشکلات ناشی از افت شهری در مراکز شهرها و گسترش افقی شهرها و عواقب ناشی از آن، توجه به رهیافتهای نوین با رویکرد توسعه پایدار مورد توجه برنامه ریزان شهری قرار گرفت و بدین ترتیب رهیافت نوشهرگرایی در انتقاد به شهرسازی مدرن و با تاکید بر جایگاه ویژه انسان در فضای شهری عصر حاضر، شکل گرفت. در این راستا پژوهش حاضر، درصدد است با هدف ارزیابی کالبدی محله یاغچیان تبریز، مولفه هایی مانند اختلاط کاربری، توزیع تراکم ها و دسترسی پیاده را جهت ارتقاء سطح زندگی با استفاده از رویکرد شهرسازی نو، مورد ارزیابی قرار دهد. در این پژوهش، روش تحقیق توصیفی تحلیلی و از نوع کاربردی می باشد. جامعه آماری، محله یاغچیان و روش جمع آوری اطلاعات نیز کتابخانه ای و میدانی می باشد. تجزیه و تحلیل به دو صورت کمی و کیفی و با استفاده از نرم افزار GIS صورت می گیرد.یافته های پژوهش نشان می دهد که محله یاغچیان، از نظر شاخص سازگاری، شعاع عملکردی خدمات عمومی و دسترسی پیاده، از وضعیت مطلوبی برخوردار است. همچنین یافته های پژوهش حاکی از آن است که تراکم زیاد این محله، منجر به تعدد قطعات و چینه بندی منظم و متنوع ساختمان ها شده که این امر تنوع الگوی مسکن در این محله را موجب گردیده است.
نوشهرگرایی و حس مکان: مطالعه موردی محله هفت حوض شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
801 - 814
حوزه های تخصصی:
نوشهرگرایی به عنوان یک جنبش جدید در برنامه ریزی و طراحی شهری با اصول خود که برساخت شهرهایی مردمی و مناسب برای زندگی تأکید دارد، مکان سازی و فضای عمومی را در اولویت برنامه های خود قرار داده است. نوشهرگرایان ادعا می کنند که برنامه های آنان در قالب اصول ده گانه می تواند در شکل گیری حس مکان افراد مؤثر باشد. ازاین رو، هدف از انجام این تحقیق، شناخت میزان تأثیر هر یک از اصول نوشهرگرایی بر حس مکان در محله هفت حوض تهران می باشد. جهت تحقق این هدف، از روش توصیفی- تحلیلی و همبستگی استفاده شده است. روش گردآوری داده ها میدانی و ابزار آن "پرسشنامه محقق ساخته" می باشد که از روایی و پایایی قابل قبول برخوردار است. جامعه آماری تحقیق شامل ساکنین محله هفت حوض واقع در منطقه 8 شهر تهران می باشد که تعداد آن 30401 نفر است. ازاین بین 500 نفر به عنوان نمونه جهت مطالعه میدانی و توزیع پرسشنامه ها انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از مدل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که از بین اصول نوشهرگرایی، 9 اصل از آن تأثیر مثبت بر افزایش حس مکان دارند. طبق نتایج، اصل کیفیت زندگی با ضریب رگرسیون 63/0 بیشترین تأثیر مثبت و اصل افزایش تراکم با ضریب 09/0- تأثیر کاهنده بر حس مکان در محله هفت حوض دارد. بنابراین می توان گفت اصول نوشهرگرایی، به جز اصل افزایش تراکم، بر تقویت حس مکان در محله هفت حوض تهران تأثیر دارد و به عنوان رویکردی مطلوب در توسعه و بهبود زندگی شهری پذیرفته می شود.
نوشهرگرایی و راهکارهای بهبود ظرفیت های عملکردی و سکونتی بافت های فرسوده شهری، مطالعه موردی بافت فرسوده شهر سمنان
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۱
27 - 48
حوزه های تخصصی:
محلات شهری یکی از عناصر مهم و مؤثر تشکیل دهنده حیات اجتماعی شهری هستند. در گذشته، نقش و کارکرد محلات، موجب می شد که افراد ساکن، پیوندهای اجتماعی بیشتری نسبت به امروز داشته باشند. در نظریه ها و رویکردهای مختلف مرتبط با توسعه محله ای نوین، اهمیت مشارکت اهالی محله، در قالب الگوهای برنامه ریزی فرآیندگرا و تعامل محور، همچنان مورد تأکید قرار گرفته است. در این میان برنامه ریزی اجتماعات محلی با بهره گیری از دیدگاه پائین به بالا، بر توانمندسازی، افزایش سرمایه های اجتماعی و مشارکت جمعی ساکنین محلات تأکید دارد. برنامه ریزی محله محور در برنامه ریزی شهری، با هدف گردهم آوردن گروه های مختلف درگیر یا ذی نفع و توجه به نیازها و خواسته های همگانی ایشان در تهیه طرح ها و برنامه ها مطرح شده است. این رویکرد امروزه خود را در اندیشه های نوشهرگرایی، همچنان دنبال می کند. رویکرد نوشهرگرایی بر ارزش های سنتی شهرها تکیه دارد. اصولش بر بازگشت به ساختار سنتی محلات تأکید می کند و به نظر می رسد قادر است با توجه به ظرفیت های نوین اجتماعی، راهکارهای مؤثری را در راستای احیای بافت های کهن و رو به افول شهری ارائه دهد. در این راستا این مقاله تلاش دارد با استفاده از رویکرد نوشهرگرایی و تأکید بر حفظ و احیای ارزش های محله محوری، ارتقای عملکرد و افزایش کارایی محله را دنبال نماید. در این مقاله از روش تحقیق کیفی و تحلیل و ارزیابی داده ها با استفاده از تکنیک SWOT صورت گرفته است. بنظر می رسد به بافتهای کهن و فرسوده بدرستی اندیشیده نمی شود و این نکته سرآغاز همه مسائل ومشکلات جاری کشور و شهرمان در عرصه ساختار شهری و شهرسازی است. در نتیجه ضرورت دستیابی به مدیریت مستقل و واحد شهری بمنظور هماهنگی و پیوند بین دستگاههای ذی نفوذ در عرصه شهری و همه دستگاههای اجرایی مطرح می شود تا بتوان هماهنگی و پیوند بین دستگاههای ذی نفوذ در عرصه شهری و همه دستگاههای اجرایی برقرار نمود.
مطالعه تطبیقی مبتنی بر اصول نوشهرگرایی در محله های شهری (مطالعه موردی: کلانشهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله کیفیت محیط در محله های شهر رشت از اولویت های مدیران و برنامه ریزان شهری است، چرا که برخی از متغیر ها، کیفیت محیط شهری را در شهر رشت به لحاظ کمی و کیفی دچار چالش نموده است که می توان به مسائلی همچون آلودگی های زیست محیطی (آلودگی آب و هوا)، دسترسی ها (دسترسی به فضاهای سبز، تجاری، آموزشی، بهداشتی و درمانی و ایستگاه های حمل و نقل) ایمنی و آسایش (آلودگی های صوتی ناشی از ترافیک، وجود جرم و سابقه جرم در محله ها) و فقدان هویت محله ای اشاره کرد. این تحقیق با هدف شناسایی شاخص های جنبش نوشهرگرایی در سطح محله های شهری و تطبیق وضعیت محلات براساس شاخص های نوشهرگرایی انجام شد. سه معیار حمل ونقل، کالبدی، مسکن و بافت شهری براساس 15 شاخص مورد بررسی شد. اطلاعات از نقشه های GIS و پرسشنامه کارشناسان گردآوری شد. تحلیل اطلاعات نیز با مدل AHP و روش همپوشانی شاخص ها انجام شد. نتایج نشان داد محلات جنوبی شهر بیشترین انطباق را با اصول نوشهرگرایی، محلات بافت مرکزی و غربی کمترین انطباق را با اصول نوشهرگرایی و محلات شرقی و شمالی نیز مطابقت متوسط با اصول نوشهرگرایی داشتند. در پایان نیز با توجه به وضعیت هر منطقه، راهکارهایی همچون برنامه ریزی و طراحی برای ساخت مراکز محله و مراکز واحد همسایگی در محلات منطقه، جلوگیری از افزایش تراکم ساختمانی در محدوده ساختمان های با ارزش و تاریخی، درختکاری در حاشیه پیاده راه ها، افزایش تراکم ساختمانی بهینه در ساخت و سازهای نوین، افزایش تراکم ساختمانی بهینه در ساخت و سازهای نوین برای ارتقاء کیفیت محیط محله های شهری براساس اصول نوشهرگرایی ارائه شد.
تحلیل نوشهرگرایی با تأکید بر حس تعلق به مکان (نمونه موردی: منطقه 2 کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
197 - 227
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، سنجش معیارهای جدید و ویژگی های طراحی یک شهر بر مبنای اصل توجه به حس مکان در نوشهرگرایی در وهله اول و در گام دوم بررسی میزان انطباق منطقه 2 شهرداری کلان شهر مشهد با این معیارها و تعیین اولویت هریک از شاخص ها بود. با توجه به رویکردهای نظری این پژوهش، مطالعه حاضر با روش توصیفی-تحلیلی بود. برای گردآوری داده ها و اطلاعات علاوه بر مطالعات کتابخانه ای و استفاده از طرح های شهری، نخست برای شناسایی شاخص های تحقیق، از طریق پرسش نامه به جمع آوری اطلاعات اقدام شد؛ بر این اساس، 4 شاخص و 9 زیرشاخص مطرح در این زمینه شناسایی شد. براساس فرمول کوکران، 391 پرسش نامه در بین شهروندان منطقه 2 شهر مشهد توزیع شد. برای بررسی سؤالات تحقیق از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری رگرسیون و T تک نمونه ای و از مدل تصمیم گیری براساس مقایسات زوجی DEMATEL استفاده شد. نتایج تحقیق از میان 391 شهروند نواحی چهارگانه منطقه 2 شهرداری مشهد حاکی از متوسط بودن سطح شاخص های چهارگانه تحقیق است. یافته های حاصل از تحلیل آزمون رگرسیون چند متغیره خطی بیانگر این است که چهار شاخص تحقیق به دلیل اینکه سطح خطای مقدار t آن ها کمتر از 0.05 است، تأثیر زیادی بر حس مکان داشته اند. نتایج آزمون تی، فرضیه تحقیق مبنی بر متوسط بودن حس مکان در منطقه را تأیید کرده و آزمون رگرسیون خطی، ارتباط هریک از شاخص ها برای حس مکان را تأیید می کند. در بین نواحی چهارگانه منطقه 2، به ترتیب ناحیه 2 با میانگین 27/3، ناحیه 3 با میانگین 19/3، ناحیه 4 با میانگین 91/2 و ناحیه 1 با میانگین 83/2 وضعیت مناسبی برای بهبود حس مکان دارند. درنهایت تکنیک دیمتل نشان می دهد که شاخص زیست محیطی با میانگین 93/3 دارای بیشترین اهمیت برای تقویت حس مکان در منطقه 2 شهرداری مشهد است.
تبیین برنامه ریزی محله مبنا در بافت های فرسوده شهری با تأکید بر رویکرد نوشهرگرایی، مورد پژوهش: منطقه 19 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
115 - 132
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تبیین برنامه ریزی محله مبنا در بافت های فرسوده شهری با تأکید بر رویکرد نوشهرگرایی در منطقه 19 شهر تهران اجرا گردید. تحقیق یک مطالعه توصیفی- تحلیلی با استفاده از روش پیمایش بوده است. برای گردآوری داده های موردنیاز، از برداشت های میدانی، اسناد و مطالعات طرح های بالادست و مصاحبه محلی و پرسشنامه در بین ساکنین محله های مورد مطالعه استفاده شد. برای پاسخگویی به سؤال اول با توجه به اهداف و فرضیه تحقیق، از تحلیل رگرسیون دومتغیره استفاده گردید. نتایج حاکی از آن است که دو متغیری که در بالا بیان شد با یکدیگر رابطه معنادار داشته و مقدار آلفا کوچک تر از 05/0 می باشد و این بدین معناست که نوشهرگرایی بر تمایل به نوسازی تأثیر داشته و تغییرات تمایل به نوسازی (نوسازی بافت فرسوده) را تبیین می کند. برای پاسخگویی به سؤال دوم از مدل متاسوات استفاده شد. با توجه به نقشه رقابتی، اولویت بندی رقیبان و مقایسه ها انجام گرفت. طبق نتایج تحقیق، از نظر نوشهرگرایی محلات شهید کاظمی با وزن 97/3 دارای بیش ترین مشکلات بوده و باید بیش تر به آن توجه نمود. همچنین درزمینه تمایل به نوسازی بافت فرسوده محله نعمت آباد، با رتبه 82/3 دارای بالاترین اولویت بوده که نشان دهنده عدم تمایل اهالی به نوسازی است.
تحلیل اولویت های اجرایی در تحقق الگوی نوشهرگرایی در محله های شاخص شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه شهرسازی با تبعیت از الگوی کلاسیک توسعه شهری شرایط ناپایداری را در شهرها و محله های شهری نیز به دنبال داشته است. بنابراین در سال های اخیر جنبش نوشهرگرایی به عنوان یک رویکرد جدید طراحی و برنامه ریزی شهری در انتقاد به شهرسازی معاصر که دارای الگویی پراکنده، غیر انسانی و ماشینی است، شکل گرفته است.داده و روش: هدف اصلی از انجام این پژوهش، شناسایی اولویت های اجرایی در راستای تحقق الگوی نوشهرگرایی در محلات شاخص شهر اصفهان (سنبلستان، جلفا، خانه اصفهان و سپاهان شهر) بود. از این رو روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی انتخاب شد. در ابتدا فهرستی از عوامل اولیه که در نوشهرگرایی نقش دارند، به عنوان متغیرهای تحقیق، شناسایی شدند. در گام بعدی با استفاده از روش تحلیل اثرات متقابل و نرم افزار Micmac، میزان تأثیرگذاری عوامل اولیه بر روی یکدیگر در قالب پرسشنامه کارشناسان ارزیابی شد. در نهایت با استفاده از روش تحلیل دو بعدی و تلفیق نمرات تأثیرگذاری و نمرات میانگین، اولویت های اجرایی مشخص شدند.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که در محله سنبلستان، یازده عامل، محله جلفا نیز یازده عامل، محله خانه اصفهان هشت عامل و نهایتاً در محله سپاهان شهر دوازده عامل اولویت اجرایی برای تحقق الگوی نوشهرگرایی دارند. از بین عوامل مهم و شاخص نوشهرگرایی در محلات می توان به مبلمان مناسب شهری در سطح محله، حس سرزندگی و نشاط در محله، برنامه های منظم رفاهی جهت رفاه و نشاط ساکنین، امنیت و ایمنی در هنگام شب در برخی نقاط دور از دسترس، کیفیت مسیرهای ویژه عابران پیاده اشاره کرد.نتیجه گیری: امروزه تکیه بر الگوهای نوین شهرسازی، در برنامه ریزی و توسعه محله های شهری، اجتناب ناپذیر است. موضوعی که برای مدیران و برنامه ریزان شهری ضرورت دارد، آن است که هر محله از ویژگی های متفاوتی برخوردار بوده و باید شاخص ها و عوامل در هر محله ای بومی سازی شده و به صورت اختصاصی مورد مطالعه قرار گیرند. با این حال براساس نتایج پژوهش پنج عامل شامل مبلمان مناسب شهری در سطح محله، حس سرزندگی و نشاط در محله، برنامه های منظم رفاهی جهت رفاه و نشاط ساکنین، امنیت و ایمنی در هنگام شب در برخی نقاط دور از دسترس، کیفیت مسیرهای ویژه عابران پیاده به صورت مشترک در بین تمام محلات مورد مطالعه از اولویت دارند.
کاربست اصول نوشهرگرایی و حس مکان در بازآفرینی محله ی آبشوران کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
179 - 215
حوزه های تخصصی:
بافت قدیمی شهر کرمانشاه از حیث ابعاد مختلف بخش جدا یی ناپذیر از شهر موجود است که بخش قابل توجهی از تاریخ شهر در کالبد این بافت تجلی یافته است. این بافت امروزه به علت تحولات و تغییرات ساختاری- اجتماعی مختلف (تحولات ساختاری- کالبدی عصر پهلوی، فرسایش شدید کالبدی شهر قدیم و گسترش بخش مخروبه در این شهر و تداوم بی توجهی به شهر قدیمی، گسترش بی رویه ی شهر در اراضی اطراف در سال های بعد از انقلاب، اقدامات و مداخله ی بی برنامه و غیر تخصصی در سال های اخیر) دچار تحولات اجتماعی و نه صرفا کالبدی در بافت قدیم شده است به گونه ای که این تحولات، تغییرات ساختاری در بافت اجتماعی و محلات قدیمی را موجب شد و روابط اجتماعی که قرن ها در شهر قدیم شکل گرفته بود تضعیف شده و از بین رفته است. بر این اساس محله ی آبشوران (قدیمی ترین و ابتدایی ترین محله ای که شهر از آن شروع به رشد کرده است) در بافت قدیم شهر کرمانشاه و تحولاتی که نیز در ادوار مختلف در آن صورت گرفته آن را با مشکلاتی اعم از فرسودگی کالبدی، عدم استحکام بناهای موجود در مقابل زلزله، عدم انطباق بافت قدیم با نیازهای روز، عدم تناسب فرهنگی- اجتماعی بافت و فقدان حس مکان و ... مواجه کرد. همین مسأله سبب شده است تا وضعیت بحرانی در دوره ی حاضر، خود را به مثابه یکی از چالش های پیش روی شهر کرمانشاه و محله نشان دهد. به علت وجود این مشکلات، ضرورت بازآفرینی محله ی شهری برمبنای نوشهرگرایی که بر توسعه پایدار و بازگشت به سنت ها و احیا ساختار محله و هویت شهر استوار است؛ ایجاب می کند تا به یکی از رویکردهای این نحله ی فکری از قبیل نوشهرگرایی تمرکز نمود. از این رو هدف پژوهش حاضر، بازآفرینی (کالبدی و عملکردی) حس مکان، بر اساس اصول ده گانه ی منشور نوشهرگرایی محله ی آبشوران شهر کرمانشاه است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و نوع آن کاربردی است. همچنین، از مطالعات اسنادی، مشاهده ی میدانی و ابزار پرسش نامه جهت گردآوری اطلاعات بهره گرفته شده است. جامعه آماری تمام ساکنین بخش غربی محله ی آبشوران (سبزه میدان تا مدرس) شهر کرمانشاه است که در این میان 166 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده اند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها نیز از نرم افزار SPSS نسخه ی ۲۴ در قالب آزمون های آماری همچون روش همبستگی اسپیرمن و آزمون رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که هر ده اصل منشور نوشهرگرایی بر بازآفرینی حس مکان محله ی آبشوران شهر کرمانشاه مؤثرند و از طرف دیگر توجه به عناصر کالبدی و عملکردی در بازآفرینی تأثیر مستقیمی بر حس مکان دارند و می توانند منجر به ارتقای مکان و حیات دوباره ی محله ی آبشوران گردند.
ارزیابی شاخص های نوشهرگرایی در پایداری نواحی شهری ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
191 - 218
حوزه های تخصصی:
نوشهرگرایی مهم ترین جنبش طرح ریزی در قرن اخیر است. یک حرکت بین المللی برای اصلاح محیط انسان ساخت و ارتقای کیفیت معیارهای زندگی و ایجاد مکانی بهتر برای آن می باشد. بااین حال ارائه یک روش و شناسایی مؤلفه های مؤثر جهت میزان برخورداری محله های شهری از الگوی نوشهرگرایی و ارائه راهکارهای مداخله ای مناسب در جهت تحقق بخشی این رویکرد که تابه حال کمتر موردبحث قرار گرفته، ضروری است. هدف از انجام این تحقیق ارزیابی تحقق پذیری معیارهای نوشهرگرایی در پایداری نواحی شهری نمونه موردی محله مرکزی شهر ایلام می-باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و ابزار اصلی گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد. جامعه آماری را در این پژوهش مدیران شهری و متخصصین دانشگاهی در حوزه شهرسازی و برنامه ریزی شهری در شهر ایلام تشکیل داد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (100 نفر) انتخاب شده است. در این تحقیق، 26 شاخص موردنظر در قالب چهار عامل اصلی پیاده مداری، مسکن، سنت، مدیریت با استفاده از آزمون T تک نمونه ای و دیگر آزمون های آماری در نرم افزار Spss و نیز مدل معادلات ساختاری در نرم افزار (Smart Pls) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد شاخص های بررسی شده نه تنها در وضعیت خوبی قرار ندارند؛ بلکه بعضی از مؤلفه ها پایین تر از حد متوسط و در شرایط ضعیف قرار دارند که بیانگر آن است در مدیریت شهری به این شاخص ها توجهی نشده است؛ شاخص پیاده مداری با میانگین 1/3 نسبت به سایر شاخص ها بیشترین میانگین را دارد. میانگین دیگر شاخص ها؛ یعنی مدیریت با 5/2، مسکن با 6/2 کمترین میانگین را دارا بوده اند. یافته های حاصل از مدل معادلات ساختاری نشان می دهد که چهار مؤلفه ی این پژوهش، پایداری وضعیت نوشهرگرایی نواحی شهری ایلام را 45 درصد تبیین می کنند که در بین متغیرهای پژوهش بیشترین تأثیرگذاری بر توسعه ی درون زا عبارت از قرارگیری مراکز خدماتی در نزدیکی ایستگاه ها، کیفیت پیاده روها، ترکیبی از اقشار مختلف مردم در کنار هم به ترتیب باارزش 934/0 و 813/0، 754/0 می باشد.
در این تحقیق، 26 شاخص موردنظر در قالب چهار عامل اصلی پیاده مداری، مسکن، سنت، مدیریت با استفاده از آزمون T تک-نمونه ای و دیگر آزمون های آماری در نرم افزار Spss و نیز مدل معادلات ساختاری در نرم افزار (Smart Pls) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد شاخص های بررسی شده نه تنها در وضعیت خوبی قرار ندارند؛ بلکه بعضی از مؤلفه ها پایین تر از حد متوسط و در شرایط ضعیف قرار دارند که بیانگر آن است در مدیریت شهری به این شاخص ها توجهی نشده است؛ شاخص پیاده مداری با میانگین 1/3 نسبت به سایر شاخص ها بیشترین میانگین را دارد. میانگین دیگر شاخص ها؛ یعنی مدیریت با 5/2، مسکن با 6/2 کمترین میانگین را دارا بوده اند. یافته های حاصل از مدل معادلات ساختاری نشان می دهد که چهار مؤلفه ی این پژوهش، پایداری وضعیت نوشهرگرایی نواحی شهری ایلام را 45 درصد تبیین می کنند که در بین متغیرهای پژوهش بیشترین تأثیرگذاری بر توسعه ی درون زا عبارت از قرارگیری مراکزخدماتی در نزدیکی ایستگاه ها، کیفیت پیاده روها، ترکیبی از اقشار مختلف مردم در کنارهم به ترتیب باارزش 934/0 و 813/0، 754/0 می باشد.