مطالب مرتبط با کلیدواژه

میان منطقه گرایی


۱.

راهبرد چین در قفقاز جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چین سیاست خارجی قفقازجنوبی میان منطقه گرایی یک کمربند - یک راه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۹ تعداد دانلود : ۳۵۶
در جهان کنونی توسعه کشورها بدون دسترسی به منابع و بازارهای بین المللی غیرممکن به نظر می رسد. نخبگان اجرایی چین با درک این واقعیت در پی بهبود جایگاه اقتصادی و سیاسی خود در مناطق مختلف جهان از جمله قفقاز جنوبی هستند. چینی ها برای آسان سازی و سرعت بخشی دسترسی به این هدف، ابتکار یک کمربند و یک راه را در سال 2013 مطرح کردند. اهمیت ابتکار کمربند راه در رفتار منطقه ای چین به حدی است که به نوعی به برند سیاست خارجی این کشور تبدیل شده است. به طوری که برای ارائه تصویری روشن از سیاست منطقه ای چین در نواحی مختلف جهان توجه به این طرح ضروری به نظر می رسد. در این نوشتار می کوشیم با نیم نگاهی به ابتکار کمربند راه، جایگاه قفقاز جنوبی را در راهبرد بلندمدت چین بررسی کنیم و به این پرسش پاسخ دهیم که راهبرد چین در قفقاز جنوبی چیست؟ با ارائه چارچوبی نظری از نظریه میان منطقه گرایی، استدلال می کنیم که «چین رویکردی خوشه ای در برابر قفقاز جنوبی دارد. بدین معنا که اهمیت قفقاز جنوبی در سیاست خارجی چین در تعامل با کشورهای همسایه این منطقه (ایران و ترکیه) و در قالب طرح های کلانی مانند ابتکار کمربند راه تعریف می شود». به بیان دیگر، قفقاز جنوبی حلقه فرعی از زنجیره به هم پیوسته سیاست خارجی چین در پهنه اوراسیا است. در این نوشتار راهبرد بلندمدت چین در قفقاز جنوبی را با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از نظریه میان منطقه گرایی بررسی می کنیم. گفتنی است که برای بررسی فرضیه از داده های کمی و کیفی، جدول، نقشه و نمودار استفاده کرده ایم.
۲.

پیامدهای ژئواکونومیک پیوند میان منطقه ای حوزه عربی خلیج فارس و آسیای مرکزی در حوزه زیرساخت های راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۵۷
کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از دهه دوم قرن بیست و یکم فرایند مشارکت در توسعه زیرساخت های راهبردی آسیای مرکزی را آغاز کرده اند. این مشارکت در حوزه توسعه زیرساخت های تولید و انتقال انرژی و تقویت بسترهای لجستیک و ترانزیت صورت گرفته است. با این حال به دلیل عدم پیوستگی و پایداری در مشارکت و عدم انسجام در رویکردهای همگرایانه درونی (با کشورهای عربی) و بیرونی (با دیگر بازیگران بین المللی فعال)، چگونگی تاثیرگذاری این روند تاکنون مشخص نبوده است. مقاله حاضر در پی پاسخ به این سوال است که مشارکت کشورهای عربی حوزه خلیج فارس با منطقه آسیای مرکزی در حوزه زیرساخت های راهبردی چگونه می تواند بر جایگاه ژئواکونومیک ایران به عنوان یک پل میان منطقه ای بین حوزه عربی خلیج فارس و آسیای مرکزی تاثیرگذار باشد؟ در پاسخ فرضیه ای این مقاله بر این امر استوار است که این تاثیرگذاری به میزان قابل توجهی بر دینامیسم های منطقه ای خاورمیانه وابسته است. در صورتی که این پویایی ها به سمت تخاصم بیشتر ایران و کشورهای عربی حرکت کند، شاهد تضعیف جایگاه ژئواکونومیک ایران خواهیم بود و در وضعیتی که این مناسبات به سوی بهبود و ترمیم هدایت شود، می توان از قبل توسعه پیوند میان منطقه ای حوزه عربی خلیج فارس و آسیای مرکزی، ارتقاء جایگاه جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور پل را در این فرایند، انتظار داشت. پژوهش حاضر با اتکاء به استراتژی قیاسی با بهره گیری از چارچوب تئوریک میان منطقه گرایی و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، مبتنی بر تحلیل سناریوها و متغیرهای تاثیرگذار، در پی اثبات فرضیه فوق الذکر است.