مطالب مرتبط با کلیدواژه

نظریه اتصال


۱.

فلسفه سیاسی اسلام در قرون وسطی و آغاز دوره مدرن، ابن طفیل، ابن باجه، ابن رشد و ملاصدرا

تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۴۸۸
فلسفه سیاسی اسلام و محور اندیشه های سیاسی ابن سینا (416 )، فارابی (339)، ابن باجه، ابن طفیل و ابن رشد(595) در دوره قرون وسطی و ملاصدرا(1045/1640م)در آغاز دوره مدرن در مورد خلافت و امامت کبری و قدرت سیاسی شکل گرفت، ابن سینا و فارابی با بیان علم تدبیر شهر، مخالفت و تناقض مفهوم خلافت و مبنای نظری قدرت سیاسی دولت عباسیان با فلسفه سیاسی معقول اسلام را آشکار ساختند و سه حکیم آندلسی نیز دولت های آندلسی و مغربی، مرابطین و موحدین را بیرون از دایره دولت آرمانی اسلامی قلمداد کردند، فلاسفه آندلسی به بیان تجریدی فلسفه سیاسی اسلام با تبیین نظریه اتصال ، بر مبنای ترکیب نظریات افلاطون و ارسطو و نوافلا طونیان پرداختند و در ایران عصر صفوی که دولت بر زمینه های مشترک تعصب بر فقه و حدیث بود، ملاصدرا مانند فلاسفه آندلسی با طرح فلسفه یونانی در اندیشه سیاسی ، به صفات رییس اول مدینه و تاسیس دولت آرمانی پرداخته است، و در کتاب المبدا و المعاد در ضمن بخشی در مقاله چهارم به السیاسات و الریاسات و به جمع بین شریعت و فلسفه در امر سیاسی پرداخته است و یکسانی شریعت و سیاست و فلسفه را بررسی کرده است . و صفات لایق به رییس مدینه فاضله را معرفی نموده است، پژوهش حاضر سیر تاریخی اندیشه سیاسی اسلامی از قرون وسطی تا دوره صفوی عصر ملاصدر است و وصف شکل گیری فلسفه سیاسی ملاصدر در تطور و تکامل دیدگاه فلاسفه پیشین است .و نشان می دهد این پیدایش فلسفه سیاسی تابعی مستقیم از مقتضیات سیاسی اجتماعی و فرهنگی و مذهبی هر عصر است. کار ابن سینا هم زمان با اثر اسپینوزا (1677م)در انتقاد امر سیاست و دین در آغاز دوره مدرن است و مانند سیر اندیشه سیاسی در دوره مدرن به بررسی جایگاه دین و سیاست و نسبت امر فلسفی و دینی و سیاسی پرداخته است .پژوهش مبین جایگاه فلسفی و تاریخی سیستم فلسفی ملاصدرا در تبیین فلسفه سیاسی اسلام است.
۲.

ادراک ساکنان از همپیوندی بافت قدیم و رشد جدید سکونتگاه انسانی (نمونه موردی: روستای تاریخی قهی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسجام کالبدی نظریه نقش – زمینه نظریه اتصال نظریه مکان روستای قهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۴۷
افزایش جمعیت همواره نیاز رشد کالبدی و ساخت و سازهای جدید را در برهه زمانی در سکونتگاه های انسانی به وجود آورده است. رشد کالبدی معاصر بسیار شتاب زده و براساس طرح های توسعه شهری الهام گرفته از شهرسازی غربی صورت گرفته اند که رنگ و بوی متفاوت از زمینه اصیل دارند لذا در بهسازی این بافت ها، عملاً همپیوندی اجزای کالبدی نوظهور با بافت های قدیمی به چالشی جدی در علوم طراحی به ویژه طراحی شهری تبدیل شده اند. روستای قهی به عنوان یکی از روستاهای تاریخی با قدمتی چند صدساله و با بافت ارگانیک نیز همچون بسیاری از سکونتگاه های انسانی در معرض گسترش کالبدی روستا تحت تأثیر طرح های توسعه در سال های اخیر به شکل بافت های شطرنجی معاصر و در تعارض با نظام کالبدی ارگانیک روستا قرارگرفته است و عملاً از نظر کالبدی همپیوندی میان بافت قدیم و جدید روستا و هویت تاریخی آن از بین رفته است. این مقاله درصدد است با توجه به ماهیت تاریخی این سکونتگاه مدلی از عوامل تأثیرگذار بر تجربه انسجام و همپیوندی کالبدی ساکنان را میان بافت قدیم و بافت جدید در سکونتگاه انسانی تدوین نماید. این مطالعه به صورت کیفی و به روش تحلیل محتوا صورت گرفته است. گردآوری داده ها از طریق مشاهده میدانی ناظر تعلیم دیده به صورت مستقیم و انجام تکنیک های فضایی توده و فضا، مکان و ارتباط و در نهایت تحلیل برداشت ها صورت گرفته است. همچنین تجربه ساکنان با انجام 10 مصاحبه با ساکنان اصیل روستا در هر دو بافت قدیم و جدید جمع آوری شده است. فرایند جمع آوری داده تا اشباع نظری ادامه یافته و به روش تحلیل محتوا، تحلیل شده اند. تحلیل محتوای داده های مطالعه نشان می دهد که تجربه ساکنان برای ارتباط عناصر و انسجام کالبدی بافت قدیم و جدید سکونتگاه انسانی از طریق عواملی مانند تشخیص مرز اتصال، ارتباط پذیری، تداوم نقاط لنگرگاهی، معاصر سازی، تعلق مکانی، تداوم هویت مکانی و کیفیت زندگی درک شده است. به کارگیری این عوامل چه در سطح مداخلات کالبدی و چه در افزایش تعاملات اجتماعی ساکنان می تواند به ویژگی های اصلی در جهت همپیوندی بافت های درحال رشد کالبدی به خلق مکان های با هویت و منسجم با کالبد پیشین در فرایند برنامه ریزی و طراحی کمک کند.