مطالب مرتبط با کلیدواژه

نظریه ی مدیریت وحشت


۱.

اثر آزمایشگاهی اضطراب مرگ بر پیگیری ارزش ها و آرزوهای ناسالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش اضطراب مرگ ارزش ها و آرزوها نظریه ی خودمختاری نظریه ی مدیریت وحشت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۲۰۷
مقدمه: این پژوهش با دو طرح پژوهشی، رابطه ی میان اضطراب مرگ و ارزش ها و آرزوهای ناسالم (ثروت، شهرت، جذابیت ظاهری، هم نوایی، لذت جویی) را مورد بررسی قرار می دهد. روش: مطالعه اول از نوع توصیفی و همبستگی است. 457 دانشجو به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و مقیاس اضطراب مرگ تمپلر (DAS) و نمایه ی آرزو (AI) را کامل کردند. مطالعه ی دوم از نوع نیمه آزمایشی و در قالب طرح گروه آزمایشی و کنترل با پس آزمون است. 204 دانشجو به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه آزمایش (یادآوری مرگ خویشتن + آرزوهای بیرونی، هم نوایی و لذت جویی) و یک کنترل (یادآوری موضوع اضطراب آور غیر مرتبط با مرگ) واگذاری شدند. با اجرای تکلیف فراخوانی افکار مرتبط با مرگ و نمایه ی آرزو، اثر برجستگی مرگ بر ارزش های ناسالم در میان آن ها آزمون شد. یافته ها: در مطالعه ی اول با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رابطه ی مثبت معنادار میان اهمیت جذابیت ظاهری، هم نوایی و لذت جویی با اضطراب مرگ و خرده مقیاس های آن مشاهده شد. نتایج حاصل از تحلیل واریانس چندمتغیره در مطالعه ی دوم نیز نشان داد که برجستگی مرگ، منجر به کاهش اهمیت ارزش های ناسالم در گروه های آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل شد. همچنین تأثیر برجستگی مرگ بر اهمیت جذابیت ظاهری و لذت جویی، معنادار بود. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده مطابق با مبانی نظری و پژوهشی مکاتب انسان گرا و وجودی و دو نظریه ی معاصر در حیطه ی روان شناسی اجتماعی و شخصیت، یعنی نظریه ی خودمختاری و نظریه ی مدیریت وحشت مورد بحث قرار گرفت.
۲.

نظریه مدیریت وحشت: مفاهیم نظری، پژوهش های تجربی و انتقادات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه ی مدیریت وحشت اضطراب مرگ حرمت خود جهان بینی فرهنگی انتقادات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۲ تعداد دانلود : ۵۰۰
نظریه مدیریت وحشت ( TMT ، گرینبرگ، پیزینسکی و سولومون، 1986) میل به بقا را انگیزه زیربنایی برای رفتارهای انسان در نظر می­گیرد. انسان با توجه به ظرفیت شناختی و قابلیت تفکر انتزاعی در مورد آینده، متوجه است که مرگش اجتناب­ناپذیر است. همین امر وحشتی فلج­کننده به­وجود می­آورد. انسان برای محافظت از خود در مقابل این وحشت، ساختاهای روانشناختی خاصی را گسترش داده است. جهان­بینی فرهنگی و حرمت­ خود برآمده از آن، مهمترین ساختارهای دفاعی روانشناختی هستند. نظریه مدیریت وحشت با شکل دادن سه مفروضه بنیادی، این نظریه را به بوته­ی آزمون نهاده است که عبارتند از: فرضیه برجستگی مرگ، دسترسی­پذیری افکار مرتبط با مرگ و سپر اضطرابی. با وجود پشتوانه پژوهشی قوی، به این نظریه انتقادهایی نیز وارد است از جمله ابطال­ناپذیری، یافته­های مغایر، تبیین­های جایگزین و عدم حساسیت به زبان و فرهنگ­های غیرغربی. در نهایت بنظر می­رسد، نظریه مدیریت وحشت، به نکته مهمی در رفتارشناسی انسان اشاره کرده است، که با رفع کاستی­ها، یک نظریه­ی قوی و جذاب در روانشناسی خواهد بود.