مطالب مرتبط با کلیدواژه

ساختار تقابلی


۱.

بررسی تأثیر مؤلفه های ساختاری بر زیبایی شناسی غزل های حافظ

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آشنایی زدایی تنوع خرده روایت زیبایی شناسی غزل حافظ ساختار تقابلی طنز حافظ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۱ تعداد دانلود : ۶۲۷
یکی از بحث برانگیزترین و جذاب ترین موضوعات مطرح شده در میان پژوهشگران و فیلسوفان، بی تردید زیبایی و زیبایی شناسی بوده است؛ موضوعی که بسیار لغزنده، سیال و مبهم است و ارایه ی تعریفی روشن از آن، سخت دشوار. این پژوهش بر آن است که برخی از جنبه های زیبایی شناسی شعر حافظ را با تأکید بر جنبه های ساختاری، مانند تنوع، روایت پردازی، آشنایی زادیی و طنزپردازی و... بررسی و تحلیل کند. حافظ با هوشمندی و دریافت ژرف شرایط فرهنگی، اجتماعی و... توانسته به گونه ای از امکانات گوناگون ساختاری و زبانی بهره گیرد که مخاطبانش با بسته ای از لذت های ناب در یک اثر روبه رو شوند و ارتباطی شیرین و جذاب با آن برقرارکنند. حافظ برای این کار، با توجه به نیاز انسان به تنوع، روایت مندی، برجسته کردن تقابل با صاحبان قدرت (دینی و مادی) و آشنایی زدایی از مفاهیم و مضامین، با زبانی طنزگونه این زیبایی را دو چندان کرده است. همچنین آمیختگی فضای حماسی، تعلیمی، مادی، معنوی، شوخی و طنز و جدی و بهره گیری هم زمان با کاربست طنز، خلق شخصیت هایی متفاوت که تمام خط های قرمز زمان خود را بشکنند و از ذهنیت ما ایرانی ها آشناییزدایی کنند، از مباحث مهم در حوزه ی زیبایی شناسی شعر حافظ است. حافظ سخن خود را در ساختاری تقابلی تدوین کرده است؛ تقابلی که ساختارگرایان آن را اصل و اساس بسیاری از روایت های کوچک و بزرگ حاضر در زندگی انسان میدانند. این نگاه روایی، همراه با دیگر عناصر پیش گفته، باعث میشود که افراد با دانش کمتر، از خواندن سطح شعر حافظ لذت ببرند و افراد فرهیختهتر با فرورفتن در عمق آن بیشتر بهره مند گردند؛ بنابراین این لذت برای همه است و متعلق به یک زمان خاص نیست. این لذت، گویی جاودانی است و بهگونه های مختلف خودش را بازسازی میکند و زایش دارد.
۲.

بررسی تطبیقی داستان های کوتاه جمالزاده و موپسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان کوتاه داستان در داستان کانون روایی چند صدایی روایی ساختار تقابلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۲۵۸
بسیاری از صاحب نظران وادی ادبیات جمالزاده را پدر داستان نویسی معاصرایران، به ویژه داستان کوتاه می دانند. زیرا او برای نخستین بار با انتشار یکی بود یکی نبود، علاوه بر این که انقلابی در نثر فارسی به وجود آورد ، تکنیک داستان نویسی اروپایی را آگاهانه به کار گرفت. از سوی دیگر به نظر بسیاری ازمنتقدان ، گی دو موپسان از برجسته ترین نویسندگانی است که در قرن نوزدهم، به سبب نگارش داستان های کوتاه متعدد وانتشار مجموعه داستان های کوتاه بی شمار در طی ده سال، به عنوان استاد این نوع ادبی به شمار می آید. هدف اصلی این مقاله بررسی تطبیقی شیوه های داستان نویسی این دو نویسنده بلند آوازه است. بدین منظور مؤلفان با بهره گیری ازدیدگاه های صاحب نظران ساختارگرا چون ژرار ژنت ، گریماس و تودورف ، بر تکنیک های مشترکی که این دو در آرایش زمان و فضای داستان، شخصیت پردازی ، کانون روایی ، تکنیک داستان در داستان که چند صدایی روایی را درپی دارد متمرکز می شوند.وانگهی روش های مشترکی که این نویسندگان در به کار گیری زبان مردمی و طنز از آن بهره جسته اند، در تعدادی از داستان های کوتاه ، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.