مطالب مرتبط با کلیدواژه

بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی


۱.

تحلیل مقایسه ای اثر سیاست های اقتصادی (پولی و مالی) بر روی بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی و بیکاری کل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیکاری بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی سیاست پولی سیاست مالی روش خودتوضیحی با وقفه های گسترده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۳ تعداد دانلود : ۳۱۹
در این تحقیق به بررسی مقایسه ای چگونگی تأثیرگذاری سیاست های پولی و مالی بر بیکاری کل و بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی طی سال های1353 تا 1392 پرداخته شده و با استفاده از روش خودتوضیحی با وقفه های گسترده(ARDL) مدل های کوتاه مدت، بلندمدت و تصیحح خطا برآورد می گردند تا میزان تأثیرگذاری سیاست های اقتصادی با لحاظ وقفه در مدل بر دو نوع بیکاری کل و فارغ التحصیلان سنجیده شود و نحوه ی تصحیح مدل از مسیر بلندمدت خود تبیین گردد. نتایج تجربی حاکی از آن است که در بلندمدت در صورتی که پایه پولی یک واحد درصد رشد داشته باشد نرخ بیکاری فارغ التحصیلان 6.06 درصد و نرخ بیکاری کل 9.65 درصدکاهش می یابد. همچنین رشد یک واحد درصد مخارج دولت نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی را 5.89 درصد و نرخ بیکاری کل را 3.58 درصد کاهش می دهد. ضمن این که یک واحد درصد رشد سرمایه گذاری خصوصی در ماشین آلات، نرخ بیکاری فارغ التحصیلان را 11.43درصد و بیکاری کل را 0.26 درصد تقلیل می دهد. انقلاب، جنگ و تحریم ها نیز به جهت آسیب های وارده به اقتصاد با ضرایب 3.06 و 0.134 به ترتیب سبب افزایش بیکاری فارغ التحصیلان و بیکاری کل می شوند. نتایج یاد شده همسو با نتایج تحقیقات مشابه، تحریک تقاضا را عامل کاهنده بیکاری معرفی می کند.
۲.

آموزش عالی و اشتغال در دانشگاه پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۴۶
گسترش کمی آموزش عالی در کشورمان و همچنین در دنیا که از آن تحت عنوان توده ای و جهانی شدن آموزش عالی نام برده می شود، ابهامات فراوان و مسائل جدی به همراه آورده است. یکی از این ابهامات را می توان این گونه مطرح نمود که اساساً چه منطقی می تواند توجیه کننده روند به شدت افزایشی آموزش عالی در کشورمان در مقایسه با روندهای جهانی و منطقه ای باشد. سؤالی که در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل ثانویه و داده های سرشماری آمار و نفوس مسکن در ادوار بعد از انقلاب و در چارچوب نظریه سرمایه انسانی و نظریات مرتبط با آن همچون توانمندسازی فارغ التحصیلان دانشگاهی درزمینه ی شغلی و کارکردهای تولیدی آموزش، به آن پرداخته ایم. یافته های این پژوهش نشان دهنده این امر است که در نسبت میان روند افزایشی فارغ التحصیلان دانشگاهی و سرانه اشتغال آنان، نمی توان از روند یکسانی در سال های مختلف بعد از انقلاب اسلامی و در میان دو جنس نام برد. به نحوی که در فاصله 75-1365 نظریه سرمایه انسانی می تواند تبیین کننده گسترش آموزش عالی در کشورمان باشد، اما در سال های بعد از 1375 این نظریه، به خصوص در مورد زنان، نمی تواند به پرسش چرایی گسترش آموزش عالی پاسخ قانع کننده ای بدهد و منطق عدم ارتباط گسترش آموزش عالی و اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهی در مورد زنان و مردان دانشگاهی متفاوت است.