مطالب مرتبط با کلیدواژه

معماری و ادبیات


۱.

تحلیل عناصر معماری در محاکمه کافکا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطالعات بینارشته ای معماری و ادبیات عناصر معماری کافکا محاکمه یوزف کا.

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۴ تعداد دانلود : ۷۴۷
پژوهش حاضر با رویکردی بینارشته ای به بررسی عناصر معماری در رمان محاکمه می پردازد. هریک از عناصر معماری در ساختمان برای هدف خاصی طراحی و جانمایی می شوند. استفاده از این عناصر به شیوه معمول باعث ایجاد آسایش برای کاربران بنا خواهد شد. کافکا در رمان محاکمه ، با استفاده های پارادوکسیکال از این عناصر معماری و با نگاهی اکسپرسیونیستی، سعی در بیان مف اهی م مورد نظر خود دارد. اولین نکته ای که در این میان خودنمایی می کند، بیان مفهوم تناقض است. در این راستا در دنیای محاکمه حتی در، پنجره، دیوار، پله و سایر عناصر نیز کاربری های معمول خود را ازدست داده اند. مفهوم دیگری که کافکا به یاری این اجزا بیان می کند، بیگانگی و تنهایی است که در سراسر رمان محاکمه دیده می شود. گویی این عناصر معماری در درجه اول برای دیگران ساخته شده اند و این کاربری های معمول برای یوزف کا. دربرابر دیگران رنگ می بازد. این بیگانگی یادآور ابعاد مختلف زندگی خود کافکا است. آخرین و شاید مهم ترین مفهومی که کافکا به کمک عناصر معماری بیان می کند، تحت کنترل و سلطه بودن است که با ازمیان رفتن فضای خصوصی زندگی یوزف کا. پررنگ تر جلوه گر می شود.
۲.

معماری هنر و معماری جادویی در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت معماری ایرانی معماری و ادبیات شاهنامه فردوسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۸ تعداد دانلود : ۳۱۶
در عالمی که فردوسی در شاهنامه تصویر کرده است، معماری (به معنای ساختن مکان زندگی انسان) جایگاه مهمی دارد. در این عالم، معماری بر دو نوع است؛ معماریِ برآمده از هنر و معماری برآمده از جادویی. معنای هنر در شاهنامه با معنای امروزی این واژه تفاوت دارد. هنر، خاستگاهی ایزدی دارد و با نیکویی پیوسته است. در برابر آن، جادویی است که بدهنری و بددانشی و اهریمنی است. معماریِ هنر صفت های بهشتی دارد؛ دل آرا و جاودانه است. معماری جادویی صفت های دوزخی دارد و جای ماندن آدمیان و نیکوان نیست. معماریِ هنر بهترین شیوه شاهان فرهمند است و با آن، فرّ و گوهر خود را نشان می دهند و آبادانی و نیکویی می گسترند. برخی از آنان، به پیغام سروش ایزدی، شهرهای جاودانه می سازند که جای جاودانان نجات دهنده جهان است. در گزارش شاهنامه از سرگذشت ایرانیان، معماری و هنر در گذر روزگار سیری فروکاهنده دارند. در آغاز این روزگار، در زمان چهار پیامبر پادشاهِ نخستین، هنر متصل به وحی خداوند است و هنرآموزان هنر را از ایزد و سروش فرامی گیرند و می گسترند و به دیگران می آموزند. اما با فرو افتادن جمشید و فراز آمدن ضحاک، که هنر خوار شد جادویی ارجمند، رفته رفته از حضور و شمار و تأثیر فرهمندان می کاهد. فرهمندان همچنان در میان اند و هنرهای جاودانه می کنند؛ اما پیوند با آسمان در آموختن هنر به قوت و کثرت پیشین نیست. حتی شاهان شهرها و بناهای مقدس را نه به پیام ایزدی، بلکه با تکیه بر مهارت و دانش برترین هنرمندان و دانشمندان جهان می سازند. معماری در شاهنامه، از آسمان و آسمانیان تا زمین و قعر زمین و پیوستگان خاک را در بر می گیرد. معماری در شاهنامه، آشکار و نهان، دیدنی و نادیدنی، خوب و بد، مینوی و اهریمنی است. نیکوان و هنرمندان و فرهمندان، معماریِ جاوْدانه می کنند و بدان و ددمنشان و دیوان، معماریِ جادُوانه.