مطالب مرتبط با کلیدواژه

معنویت پست مدرن


۱.

رواج «معنویت»؛ روی گردانی از دین یا بازگشت به دین؟(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معنویت پست مدرن خودابرازگرایی خودشیفتگی فرهنگی انفسی گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۵ تعداد دانلود : ۴۱۱
عصر حاضر، آیا عصر بازگشت به دین است؟ آیا رواج سخن گفتن از معنویت، حکایت از چرخشی به سمت دینداری دارد؟ چرا امروزه معنویت که در جهان سنت در چارچوب دین فهمیده می شد، فارغ از دین هم قابل تصور است و حتی برای برخی، معنویت منهای دین، مترقیانه تر نیز جلوه می کند؟ مسئله ی محوری در مقاله حاضر این است که چه عوامل و زمینه هایی در عصر حاضر باعث شده است چرخشی از دین به سمت «معنویت» انجام گیرد و دینداری چه دلالت هایی دارد که فهم انسان جدید از آن دلالت ها گریخته و برای نامیدن دغدغه های تعالی جویانه خود به واژه معنویت روی آورده است؟ به عبارت دیگر سؤال اصلی مقاله این است که اولاً، چه زمینه هایی (به ویژه زمینه های اجتماعی و فرهنگی) باعث شده است که برخی معنویت را بدون دین بخواهند و در صدد داشتن معنویتی فارغ از دین برآیند. ثانیاً، معنویت در این چرخش جدید دینداری، چه ویژگی هایی می یابد. این مقاله با کمک گیری از نظریه هایی در حوزه جامعه شناسی دین و فرهنگ از جمله نظریه انفسی گرایی، خودابرازگرایی، پساماده گرایی و نظریه خودشیفتگی فرهنگی سعی خواهد کرد عمده عوامل و زمینه های پیدایش معنویت فارغ از دین را شناسایی کند و با تحلیل نظریه ها نشان دهد که چگونه با تأکید بسیار زیاد بر نفس انسان در فرآیند معنویت یابی، دین وارد مرحله ای جدید می شود و تحت نام معنویت، به جای دینداری نهادینه و وحی محور، نوعی دینداری شخصی و خودمحور مقبولیت می یابد.
۲.

الهیات معنویت؟ معنویت پست مدرن و امکان سنجی استخراج نظام اعتقادی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معنویت پست مدرن نظام الهیاتی ساختارگریزی دینی عقلانیت و معنویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۰ تعداد دانلود : ۳۵۸
«معنویت» نامی عام برای هر نوع فراروی و یا محدود نماندن در «زندگی روزمره» است. امروزه واژه معنویت به ویژه در فضای فکری انگلوامریکن، بیشتر به آن نوع فراروی اطلاق می شود که فارغ از الزامات دینِ نهادینه باشد. البته این رویکرد می تواند هم از جانب دین داران و هم بی دینان اتخاذ شود و صرفاً رویکردی است در معنایابی و تعیین محلِ شدن در هستی. مقاله حاضر می کوشد پس از شناسایی ویژگی های این رویکرد جدید به این پرسش بپردازد که آیا می توان برای معنویت گرایی مذکور نظامی الهیاتی یافت. آیا معنویت جدید ساختار فکری مشخصی دارد و آیا می توان از این ساختار به عنوان دستگاهی الهیاتی و قابل تمیز از دیگر دستگاه های الهیاتی یادکرد. این مقاله با استفاده از نظریه های مطرح در زمینه چیستی معنویت جدید تلاش می کند نخست ویژگی های این نوع معنویت را بشناساند و سپس با بیان زمینه های فکری پیدایش آن، به تحلیل محوری ترین باور معنویت گرایان جدید، یعنی سیالیت و پویایی اعتقادی و پرهیز از تسلیم و تعبد بپردازد. مدعای مقاله حاضر آن است که دلالت های ضمنی این باورها و همچنین لوازم و پیامدهای آنها باعث می شود که امکان شکل گیری یک نظام الهیاتی مشخص و منسجم در بین معنویت گرایان جدید منتفی گشته و راه برای ارائه قرائت های سلیقه ای در دین داری هموار شود. به بیان دیگر، الهیات معنویت جدید با نگاه نظام مند ضدیت دارد و هرچند متضمن باورهای به نسبت متداول است، ایجاد نظام اعتقادی منسجم را مطلوب نمی داند.