مطالب مرتبط با کلیدواژه

منظر زیارتی


۱.

مقایسه دو الگوی منظر مقدس در شهر اسلامی و مسیحی (نمونه موردی : حرم امام رضا (ع) در مشهد و کلیسای دومو در میلان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر اسلامی شهر مسیحی مکان مقدس منظر زیارتی توسعه پیرامونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۷ تعداد دانلود : ۷۰۱
با مطالعه تاریخچه تنوع نگرش های شهرسازی در جهان، این نکته روشن می شود که ادیان و مذاهب، تأثیر بسیاری بر هندسه حاکم بر شهر، توسعه و ریخت شهر داشته اند. اثر ادیان در توسعه شهر، ریشه در اهمیت قائل شدن برای اماکن مقدس دارد. همواره ساخت مکان مقدس در یک محدوه، موجب واجد ارزش شدن بافت اطراف خود و تمرکز سایر فعالیت های شهری در پیرامون آن می شده و رفته رفته ساختار شهر شکل می گرفته است. نوع نگاه به مکان مقدس در دو دین اسلام و مسیحیت به طورکلی متفاوت بوده و این نگرش در منظر مکان مقدس نیز متبلور شده است؛ به طوری که با قیاس تحلیلی و تاریخی شهرهای اسلامی و مسیحی و بررسی جایگاه مکان مقدس در آنها، می توان به تفاوت های منظرین مکان مقدس در دو نگرش پی برد. در این پژوهش کیفی، ابتدا دیدگاه نظریه پردازان در خصوص ساختار شهر و جایگاه مکان مقدس در شهر اسلامی و مسیحی بررسی شد و سپس مقایسه تطبیقی میان دو نمونه مکان زیارتی صورت گرفت. یافته های این بررسی نشان می دهند که هویت منظرین مکان های مقدس در شهر اسلامی به صورت ارگانیک در پیوند با محله و بافت اطراف خود بوده اند. به گونه ای که در دل فضاهای پیرامونی به صورت هم پیوند قرار می گرفته و موجب اتصال فعالیت های متنوع زیارتی و مردمی برای زائران و مجاوران می شده است. اما در مسیحیت، مکان مقدس، استقلال معنایی و فرمی دارد و با یک معماری سلطه گر که به صورت تجسدی از مسیح شکل گرفته، بدون ارتباط عینی-ذهنی با محله های اطراف است. به طوری که موجب جدایی مکان مقدس و فعالیت های وابسته می شده است. ریشه این مطلب در بررسی مصداق های منظر مکان های مقدس در دو شهر اسلامی و مسیحی نمایان می شود. 
۲.

منظر قدسیِ شهرهای زیارتی به روایتِ سفرنامه های تاریخی

کلیدواژه‌ها: مکان مقدس منظر آئینی منظر زیارتی منظر قدسی حریم بصری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۱۶۳
منظر شکل یافته از مکان های متبرکه شهرهای زیارتی، جزو اصلی در شناسایی شاخصه های کالبدی و معنایی آن ها به شمار می رود. این مناظر ضمن گسترشِ کلیتی یکپارچه در ابعاد زمانی و مکانی، آئین ها و مراسم مذهبی وابسته به خود را در یک چهارچوب روایی متحد می سازند. بدیهی است جانِ متصل به این مناظر، روح انسان است؛ پس هرآن چه منجر به برهم زدگی و آشفتگی این ارتباط گردد، نه تنها اصالتِ این اماکن مقدس و یکپارچگی بافت های بلافصل آن را مخدوش می سازد؛ بلکه اثرات منفی غیرقابل انکاری بر امرِ زیارت برجای خواهد گذاشت. از آنجاکه این فضاها همواره مرکزِ توجه مجاوران، زائران و حتی سیاحان بوده است، اسناد مکتوب و مصورِ آن ها می تواند در بازنمایی وجوه عینی و ذهنی مناظرِ فوق الذکر موردِ مداقه قرار گیرد. درهمین ارتباط پژوهشِ حاضر با طرح این پرسش که در طولِ اعصار پیشین، ساختارِ کالبدی و معنایی مناظرِ یادشده چه وجوهی را دربر می گرفته است؟ درصدد یافتنِ ابعادِ پیدا و پنهانِ این گستره با هدفِ بازنمایی ویژگی های اصلی منظرِ شهرهای زیارتیِ مذهبِ تشیّع و نقشِ بقاعِ متبرکه آن ها بوده است. از این حیث با تکیه بر روش تفسیری-تاریخی و تحلیلِ مضمون، رویکردی استنتاجی را انتخاب نموده و به بررسی متون و تصاویر 29 سفرنامه نگارش شده در فاصله زمانی قرن ششم تا چهاردهم هجری قمری، پرداخته است. یافته ها حکایت از آن دارد که اماکن مذکور به عنوانِ «نماد و شاخصه شهر زیارتی»، همواره «متمایز از محیط پیرامونِ» خود و در عینِ حال با «انسجامی یکپارچه» در بسترِ طبیعی شهر، منظری را به شکلِ مجموعه ای واحد انتظام می داده که تمامی روابط، رویدادها، آداب و آئین های بومیِ مرتبط با خود را شامل می شده است. نتیجه حاصل گویای آن است که منظر مقدسِ این اماکن شبکه ای معنوی و زنجیره ای از ارزش ها و عناصر ملموس و ناملموس بوده، که توجه بیش از پیش به حفاظت از حریمِ بصری آن ها و بازنگری در طرح ها و اقدامات جاری را ایجاب می نماید.