مطالب مرتبط با کلیدواژه

خوانش فرهنگی


۱.

خوانشِ فرهنگی میشل فوکو از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: میشل فوکو خوانش فرهنگی تحلیل گفتمان انقلاب اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۵ تعداد دانلود : ۶۵۲
فرضیه کلی مقاله این است که خوانش فرهنگی فوکو در خصوص انقلاب اسلامی، ریشه در دستگاه نظری او دارد. جنبش انقلابی مردم ایران، در بعد نظری توجه متفکران، فیلسوفان، جامعه شناسان و... را به خود معطوف نموده و تئوری ها و پارادایم های زیادی بواسطه حرکت مردمی ایران، تعدیل شدند. در میان تئوری های مزبور، خوانشِ فرهنگی میشل فوکو به حاشیه رانی تبیین اقتصادی و برجسته سازی تبیین فرهنگی می پردازد. برساخت فرهنگی فوکو درخصوص انقلاب اسلامی، ریشه در نظریه گفتمان قدرت و مدرنیته وی دارد. از منظر فوکو، در انقلاب ایران صف آرایی و رویارویی چهره سخت افزاری قدرت در مقابل چهره نرم افزاری قدرت وجود دارد و اولین انقلاب پست مدرن در قرن بیستم و یکی از مخالف خوانی های عظیم در این قرن محسوب می شود. «نو بودن» و «منحصر بفرد بودن» حرکت انقلابی مردم ایران، فوکو را به شدت مجذوب و شیفته خود نموده است. این مقاله، از طریق روش اسنادی مبتنی بر تحلیل محتوای کیفی و پس از واکاوی نظری، ابعاد و زوایای گوناگون تحلیل فوکو از انقلاب اسلامی را مورد بررسی قرار می دهد.
۲.

شعریت و آفاق آن در داستان: خوانش فرهنگی شرق بنفشه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شعریت شاعرانگی خوانش فرهنگی شرق بنفشه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۸۹
یوری لوتمان در بازاندیشی مفهوم «شعریت» رومن یاکوبسن، آن را برآیند نهایی گفتگویی نشانه شناختی میان مجموعه ای از عناصرزبانی و فرازبانی دانست که تقلیل پذیر به عناصری که یکسره در روساخت متن دیده می شوند و به آن نمایش شعری می دهند نیست، بلکه موجودیتی ژرف ساختی دارد و تجسم ظرفیت هایی است که شعر را از هویت مرسوم آن فرا می برد و به ساحاتی پیوند می زند که وظایف تازه ای را برای آن تعریف می کنند. این دیدگاه زمینه تحولی گسترده را پدید آورد که از نخستین نتایج آن آزاد کردن «شعریت» از انحصار شعر و تسری آن به عرصه نثر بود. از اینجاست که می توان از شعریت داستان سخن گفت که با به کار گرفتن ظرفیت های شعر در داستان، قابلیت های بسیار بدیعی برای آن فراهم می آورد، ضمن آنکه بازنمایی این بدایع، مرزهای شعر و نثر را برای همیشه جابه جا می کند. مقاله حاضر ضمن تأکید بر تقابل «شعریت» و «شاعرانگی»، به استناد داستان کوتاه شرق بنفشه نوشته شهریار مندنی پور، به کاوش در ظرفیت های «شعریت» می پردازد و جلوه هایی از این ظرفیت را در بازنمایی ویژگی های تاریخی و اجتماعی فرهنگ ایرانی سراغ می کند.