مطالب مرتبط با کلیدواژه

رویکرد معرفت شناسانه


۱.

تقابل معرفتی رویکردهای بومی گرایی در توسعه علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه علوم انسانی بومی سازی رویکرد کارکردی رویکرد معرفت شناسانه رویکرد دگرواره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۴ تعداد دانلود : ۲۹۹
توسعه علوم انسانی بخشی مهم از توسعه ساختار سیاسی اجتماعی محسوب می شود. بررسی وجوه توسعه علوم انسانی برای کشورهای در حال توسعه بسیار مهم و ضروری است. در مباحث مربوط به توسعه علوم انسانی در ایران و کشورهای در حال توسعه، دو جریان مهم معرفتی «بومی گرایی کارکردی» و «بومی گرایی معرفت شناسانه» قرار دارند و همواره تقابل های رویکردی را با یکدیگر داشته اند که موجب کندی تحول در توسعه علوم انسانی گشته است. در این پژوهش قصد آن داریم که با یک روش کیفی و بهره گیری از ابزارگردآوری داده ها کیفی به این سوال پاسخ دهیم (سوال اصلی) که «تقابل رویکرد بومی گرایی کارکردی و رویکرد بومی گرایی معرفت شناسانه در بومی سازی و توسعه علوم انسانی چگونه سبب کارآمدی و یا ناکارآمدی این حوزه می گردد؟». فرضیه اصلی ما در این پژوهش بیان می دارد که «تقابل رویکرد بومی گرایی کارکردی و رویکرد بومی گرایی معرفت شناسانه سبب کُندشدن فرآیند توسعه علوم انسانی و عدم تحقق بومی سازی در ایران شده و حرکت به سمت رویکرد تلفیقی ترکیبی در این حوزه، راهگشای وضعیت فوق می باشد».
۲.

بررسی معناداری مفاتح غیب و معرفت بخشی آن با رویکردی عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مفاتح غیب عرفان رویکرد وجودشناسانه رویکرد انسان شناسانه رویکرد معرفت شناسانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۳
مفاتح غیب» واژهای قرآنی و برگرفته از آیه 59 سوره انعام است. مفسران، فیلسوفان و عارفان در خصوص معنا، تفسیر و تأویل این آیه به بحث و بررسی پرداخته اند. نظرات عارفان درباره مفاتح غیب را می توان به دو دوره زمانی قبل و بعد از ابن عربی تقسیم کرد. در دوره پیشاابن عربی تبیین های معرفت شناسانه و انسان شناسانه از مفاتح غیب نمود بیشتری دارد و سپس با ظهور غزالی رویکرد وجودشناسانه به مفاتح غیب آغاز و قوت می گیرد، به طوری که او از آن به علم اسباب تعبیر می کند. ازاین رو، غزالی تنها صفت علم را مفاتح غیب می داند؛ اما با روزبهان بقلی این رویکرد نضج و تفصیل بیشتری می یابد. او تمامی صفات ازلی را به-عنوان مفاتح غیب معرفی می کند. با ظهور ابن عربی رویکرد وجودشناسانه به اوج خود می رسد. در دوره پساابن عربی رویکرد وجودشناسانه غالب است و از مفاتح غیب به اسمای ذاتی، مراتب وجود و سرِّ قدر تعبیر می شود. درباره امکان معرفت به مفاتح غیب نیز نظرات دو گونه است؛ برخی آن را حتی برای پیامبران و ملائکه مقرب غیرممکن دانسته اند و علم به آن را درانحصار خداوند می دانند و برخی نیز علم به آن را برای کمّلین انبیا و اولیا میسّر می دانند. برخی نیز با رویکردی شیعی از این نیز فراتررفته و از وجود حضرات معصومین(علیهم السّلام) به مفاتح غیب تعبیرکرده اند.