مطالب مرتبط با کلیدواژه

نگاره سرزمینی


۱.

نگاره های ساحلی و قواعد ژئومورفیک سکونتگاهی (مطالعه موردی: ساحل شمالی خلیج فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناختی تراس دریایی چیدمان فضا خلیج فارس نگاره سرزمینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۰ تعداد دانلود : ۵۹۸
چیدمان فضای سکونتگاه ها دارای منطق خاصی است و از قوانین ویژه ای هم تبعیت می کند. از جمله نگاره های ژئومورفولوژیک، که میراث تغییرات سطح تراز آب دریاست و جمعیت کثیری از مردم دنیا در آن سکونت گزیده اند، نگاره های ساحلی است. براساس مطالعات اخیر، خلیج فارس از هجده هزار سال پیش تراز 70 متر بالاتر از سطح امروزی را هم تجربه کرده و حاصل چنین بالاآمدگی و رسوب گذاری دریایی دشت های ساحلی است که در اصطلاح پدیدارشناسی به آن نگاره دریایی اطلاق می شود. آنچه برای یک ژئومورفولوژیست اهمیت پیدا می کند درک تحلیل های ژئومورفولوژیکی قواعد چیدمان این سکونتگاه هاست. نگارندگان در این مقاله کوشیده اند، ضمن طرح مفاهیم جدیدی در دانش ژئومورفولوژی، بر اساس روش تحلیل گفتمان و تفسیر پدیدارشناختی، به استخراج منطق ریاضی چیدمان فضا ی سکونتگاهی در سواحل خلیج فارس مبادرت کنند. حاصل بررسی های به عمل آمده با این روش نشان می دهد که: منطق چیدمان سکونتگاه های نگاره دریایی در خوزستان با نگاره های ساحلی به سمت شرق تفاوت دارد. - سکونتگاه های شهری در نگاره دریایی خوزستان از قانون بیفورکاسیون تبعیت می کنند. -سکونتگاه های روستایی در نگاره دریایی خوزستان از قاعده مآندرینگ وجه محدب تبعیت می کنند.- سکونتگاه های ساحلی در نگاره دریایی بوشهر- بندرعباس از قاعده frequency- Magnitude تراس های دریایی تبعیت می کنند.
۲.

معناداری زمین: روشی معرفت شناسانه در ژئومورفولوژی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل متن ژئومورفولوژی شناختی معناداری معناشناختی نگاره سرزمینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۱۷
معناشناختی از مباحث جدید در زبان شناختی است که در عصر ما به عنوان یک روش کاربردی گسترش یافت. تفسیر نشانه های جغرافیایی که به وجودآورنده فضا شناخته می شوند، از جمله قلمرو معنا شناختی در ژئومورفولوژی شناختی است. اسپیرن (1998) در کتابش «زبان منظر»، ناخواسته معناشناختی را وارد مباحث جغرافیایی کرد. وی «معناداری زمین» را به صورت یک الگوی معرفتی وسیع تر از آنچه تاکنون در ژئومورفولوژی متداول بود، در اختیار ما گذاشته است. در این شیوه، چشم اندازهای جغرافیایی، متنی نانوشته از پدیده ها هستند که جمله ها و پاراگراف هایی در نظر گرفته می شوند و برای ساکنان خود الگوهای معنایی متعددی را تعریف می کنند. پژوهش حاضر با روش «تحلیل متن» انجام شد. هدف این پژوهش، مقایسه تفاوت دیدگاه تأویلی با دیدگاه رایج (پوزیتیویسمی) در ژئومورفولوژی است؛ از این رو برای تحقق این هدف با انتخاب و تحلیل آثار پنج تن از شخصیت های تأثیرگذار در فلسفه، علوم زمین و ژئومورفولوژی به کالبدشکافی فلسفه قلمرو نسبت معنا و ماده و تباین آن با علوم تجربی می پردازد. نتایج حاصل نشان می دهد:- جغرافیاشناختی با شیوه های متداول در شناخت شناسی فعلی، امکان پذیر نبوده و این شیوه ها خود سبب جدایی قلمروهای گوناگون این رشته در عصر ما شده است.- روش شناختی معناداری زمین، افق های جدیدی از فهم را برای پژوهشگران جغرافیا به ارمغان می آورد که با روش های متداول امکان پذیر نیست.- معناداری زمین به ما می آموزد دمکراتیک شدن معرفت و نفی استبداد علمی عصر کنونی، کلید فهم بسیاری از مشکلات امروزی است.