مطالب مرتبط با کلیدواژه

روابط بین الدول


۱.

رویکردهای جامعه شناختی در تبیین وقوع جنگ

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جنگ روابط بین الدول سرمایه داری دمکراسی تصمیم گیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۵ تعداد دانلود : ۵۳۶
جنگ به عنوان شوم ترین و شگفت انگیز ترین پدیده ی اجتماعی، اثرات و پیامدهای هولناکی دارد که باعث شده است تبیین ماهیت جنگ و علل وقوع آن، به طور گسترده مورد توجه اندیشمندان حوزه های مختلف قرار گیرد. براین اساس، هدف پژوهش حاضر این است که علل وقوع جنگ را از منظر جامعه شناسی تاریخی و سیاسی، مورد بررسی قرار دهد و به این پرسش اساسی پاسخ دهد که علل وقوع جنگ از منظر جامعه شناختی، چه هستند؟ براساس یافته های تحقیق، سه نظریه ی روابط بین الدول، سرمایه داری دمکراسی و تصمیم گیری، در این زمینه، قابل شناسایی اند که به طور روشن به تحلیل علتهای وقوع جنگ پرداخته اند. این نظریه ها ضمن این که به لحاظ سطح تحلیل، دارای تفاوت هستند، در تشخیص علتهای جنگ نیز تفاوت های بسیاری دارند. به علاوه، با توجه به تحولات گسترده ای که از دهه های پایانی قرن بیستم به این سو در دنیا پدید آمده است، نظریه های یادشده پیش بینی های متفاوتی نیز از آینده جنگ دارند که از صلح دائم تا جنگ های تمام عیار گسترده را در برمی گیرد. همین امر باعث می شود، ضرورت ارائه مدل های تلفیقی و ترکیبی از علل جنگ بیش از پیش احساس شود.
۲.

مقدمه ای بر نظریه اسلامی روابط بین الملل

کلیدواژه‌ها: دولت اسلامی روابط بین الدول دارالاسلام دارالکفر دارالحرب دارالدعوه دارالشهاده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۹۷
شاید هیچ موضوعی به اندازه تعاملات «دولت اسلامی» در عرصه روابط بین الملل مورد کنکاش در فقه اسلامی قرار نگرفته است. اگر دو موضوع «جنگ» و «صلح» را به گفته دانشمندان حوزه روابط بین الملل اساسی ترین مباحث رشته حقوق بین الملل بدانیم، و سپس مباحث متعددی از فقه اسلامی را مورد بررسی قرار دهیم آنگاه در خواهیم یافت که گفتگو های این دانش درباره جنگ (جهاد) و صلح و نیز لزوم رعایت ارزشهای دینی در باره ی دشمنان و حتی حیوانات و اشیاء بی جانی مثل درختان، گسترده و ارزشمند است. در گذشته معمولاً فقهاء با تقسیم بندی دو گانه عالم به دارالاسلام و دارالحرب به تنظیم علاقات و روابط دولت اسلام با سایر دولت ها می پرداختند. امروزه شاید تأکید و تداوم تقسیم بندی دو گانه و رو در روی عالم به دارالاسلام و دارالحرب، ناتوان از درک دولت های اسلامی از کلیت جهان و نقشی که باید در آن ایفا کنند باشد و ما را تشویق نماید تا بهره مندی از همان ذخائر دینی، تعاملات دولت دینی با نظام بین الملل در  قالب مفاهیم دیگری، تفسیر کنیم؛از این رو، مهم ترین پرسش این مقاله آن است که آیا مفاهیم سنتی فقه اسلامی در تبیین روابط بین الملل کنونی کفایت می کنند و یا اینکه نیازمند بازنگری در ذخائر واژگانی دیگری از درون همین دستگاه فقه است؟ در پاسخ به این پرسش به نظر می رسد مفهوم «دارالدعوه» و یا «دارالشهاده» مفاهیمی هستند که به عنوان بدیل «دارالحرب» بهتر می توانند روابط انسانهای وابسته به تمدن ها، فرهنگ ها، ادیان و اخلاق های متفاوت اما سازگار با هم را در دولت ها و جوامع چند فرهنگی که بدور از تقابل دو گانه داراالاسلام و دارالحرب اند را توضیح و تبیین کنند. گرچه مفهوم دارالعهد، پتانسیل زیادی جهت عبور ما از مفهوم دارالحرب دارد، اما بنا به دلایلی که در متن این مقاله می آید این مفهوم تنها در پرتو دو مفهوم دارالاسلام و دارالحرب، معنا می یابد و بیشتر به درد توصیف وضعیت بدون جنگ می خورد تا تبیین و توضیحی از وضعیت کنونی ما در جهان معاصر.