مطالب مرتبط با کلیدواژه

مزیت های تبیین گر


۱.

واکاویِ ملاک های احتمالاتی در استنتاج بهترین تبیین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استنتاج بهترین تبیین تبیین احتمال بیز تأیید مزیت های تبیین گر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۹ تعداد دانلود : ۵۰۱
طبق رویکرد رایج به استنتاج بهترین تبیین (IBE)، فرضیه ای که بهترین تبیین را برای پدیده های در دستِ بررسی ارائه می دهد، احتمالاً صادق است. یکی از مهم ترین چالش های پیش روی این نحوه استدلال” ایراد وُلتِر “ است. مطابق این اشکال، دلیلی نداریم که ملاک های انتخاب بهترین تبیین، موسوم به مزیت های تبیین گر، محتمل ترین تبیین- یعنی تبیینی که نسبت به دیگر تبیین های رقیب از احتمال صدق بیش تری برخوردار است- را به دست دهند. هدف اصلیِ این نوشتار، واکاویِ ملاک های احتمالاتیِ مرتبط با IBE در مواجهه با ایراد وُلتِراست. به بیان دقیق تر، در پی آنیم که چنان چه ضابطه های احتمالاتیِ ارائه شده برای ارزیابیِ فرضیه های تبیین گر، ملاک انتخاب بهترین تبیین قرار گیرند، آیا این اطمینان وجود خواهد داشت که محتمل ترین تبیین به دست آید؟ در این راستا، ملا ک های احتمالاتیِ مرتبط با IBE را در سه دسته ملاک های معطوف به قضیه بیز، ملاک های معطوف به نظریه تأیید و ملاک های معطوف به مزیت های تبیین گر بررسی می کنیم. این واکاوی نشان می دهد که هیچ یک از ضابطه های ارائه شده از پس تحدید بهترین تبیین - به گونه ای که محتمل ترین تبیین را به دست دهد- بر نمی آیند.
۲.

توجیهِ تیغِ اُکام در چارچوبِ نظریۀ ساختارهای دیالکتیکیِ بِتس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تیغ اکام سادگی ساختار دیالکتیکی درجۀ توجیه مزیت های تبیین گر استنتاج بهترین تبیین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۶۴
مطابق با تیغ اُکام، مفروضات نباید بیش از ضرورت افزوده شوند. اگرچه این تجویز اصلی همه پذیر را پیش می نهد، توجیه آن بحث برانگیز است. به سخن دقیق تر، چه دلیلی داریم که تیغ اُکام راهنمای صدق باشد؟ پژوهش پیش رو قصد دارد تا این مسألۀ را در چارچوب نظریۀ ساختارهای دیالکتیکی، منطبق بر دیدگاه بِتس، واکاوی کند. در این راستا، نخست آن اندازه از نظریۀ بِتس که بحث ما در گروی فهم آن است، توضیح داده می شود. سپس تبیین می کنیم که چرا نظریۀ بِتس به جای رویکرد رایج بیزگرایی مبنای مواجهۀ ما قرار گرفته است. در گام بعد استدلال می شود دست کم در وضعیت هایی که از پیچیدگی حداقلی برخوردارند، تا تیغ اُکام به میان نیاید دیگر ملاک هایی که رقیب بالقوۀ آن به شمار می آیند، نقشی ایفا نمی کنند. پس از آن نشان می دهیم که در وضعیت های یادشده برتری این ملاک ها تنها در درجۀ توجیه بالاتر قریب الوقوعی شاهد در پرتو فرضیه نمود می یابد در حالی که برتری تیغ اُکام، افزون بر آن، بالاتر بودن درجۀ توجیه پسین فرضیۀ مربوط را نیز در پی دارد. به نظر می رسد یافتۀ اخیر می تواند تا حدودی تیغ اُکام را توجیه کند. این یافته زمانی برجسته تر می شود که می بینیم در چنین شرایطی با وجود اختلاف بیشتر مقبولیت اولیۀ فرضیه هایی که تیغ اُکام ملاک انتخاب میان آن هاست، سرانجام فرضیه ای که مقبولیت اولیۀ کمتری دارد درجۀ توجیه پسین بالاتری را به دست می آورد.