مطالب مرتبط با کلیدواژه

سوره نصر


۱.

خوانشی نو از تاریخ گذاری سوره ی نصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاریخ گذاری قرآن آخرین سوره آخر مانزل سوره نصر سوره حجرات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۰ تعداد دانلود : ۴۴۳
سوره نصر در دیدگاه اندیشمندان علوم قرآنی به آخرین سوره ی قرآن مشهور است. روایات فراوان مبنی بر آخر مانزل بودن این سوره و نزول آن در آستانه ی رحلت پیامبر(ص) نیز مؤیدِ این دیدگاه مشهور است. از دیگرسو مورخان نزول سوره نصر را پس از فتح مکه گزارش کرده اند که این دیدگاه نیز با روایات فراوانی که از نزول سوره نصر در فتح مکه یا دو سال پیش از رحلت پیامبر(ص) خبر می دهند، تقویت می گردد. مؤیدات هریک از دو دیدگاه فوق نیز عدّه ای از مفسران را با خود همراه ساخته است. درنهایت با تکیه بر سیاق درونی سوره که ایمان گروهیِ مردم را پیامد فتح بزرگ در آینده ی نزدیک دانسته و انطباق آن با گزارش های تاریخی که از ورود وفود به مدینه پس از فتح مکه خبر داده، دیدگاه دوم برتری می یابد. ضمن آنکه تأمل در ارتباط تاریخی دو سوره ی نصر و حجرات نیز نشانگر نزول پشت سرهم آنهاست. بدین سان که سوره نصر در اندک زمانی پس از فتح مکه نازل شده و از آغاز وفدها خبر می دهد و سوره ی حجرات پس از ورود وفود نازل شده و به مشکلات جدید جامعه ی اسلامی در تعامل با انبوه تازه مسلمانان می پردازد. بنابراین روایاتی که صرفاً این سوره را آگاهی بخش رحلت پیامبر(ص) و پایان مأموریت او دانسته اند با نزول این سوره پس از فتح مکه همراه هستند؛ لیکن روایاتی که نزول این سوره را کمتر از یکسال به وفات پیامبر(ص) اعلام کرده یا آن را آخرمانزل خوانده اند، به سبب تعارض با سیاق درونی سوره و دیگر روایات مخالف، فاقد اعتبار شناخته می شوند.
۲.

تحلیل انتقادیِ روایت قصاص خواهی «عکاشه» و چرایی انتقال آن به شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیره پیامبر (ص) احادیث منتقله عصمت شیخ صدوق عکاشه سوره نصر سهو النبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۰ تعداد دانلود : ۴۸۷
یکی از رخداد هایی که در برخی از منابع تاریخی و جوامع روایی از اواخر زندگی رسول گرامی اسلام 2 نقل شده، جریان قصاص خواهی پیرمردی به نام عکاشه از ایشان است. بر اساس این نقل ها، پس از درخواست رسول اکرم 2 مبنی بر ادای حقوق احتمالی، عکاشه مدعی شد که روزی تازیانه حضرت به وی اصابت کرده است، ولی در نهایت با بوسیدن بدن پیامبر 2 از حق خود گذشت. این روایت از حیث سند مردود است؛ اما صرف نظر از سند، متن این حدیث نیز مشکلات متعدد دارد، زیرا اولاً با آیات قرآن که دلالت بر عصمت پیامبر 2 دارند، ناسازگار است؛ ثانیاً هیچ یک از عالمان شیعه آن را نقل نکرده اند و فقط شیخ صدوق، آن هم فقط در کتاب امالی خودش آورده است؛ ثالثاً تهافت در نقل های مختلف روایت به چشم می خورد، که می تواند قرینه ای بر جعل باشد. مقاله حاضر پس از اثبات این دلایل، به بررسی علت وجود این روایت در کتاب شیخ صدوق پرداخته، به این نتیجه می رسد که قصه فوق، از احادیث منتقله است و به دلیل وجود مشایخ عامه در بین اساتید صدوق و نیز راویان مشترک، در منابع شیعه ورود پیدا کرده و عالمان خَلَف، با وجود تفرّد صدوق در نقل این حدیث، بدون توجه لازم، آن را نقل کرده اند و لذا تلقّیِ به قبول شده است.