مطالب مرتبط با کلیدواژه

گفتمان دموکراسی


۱.

تأثیر جنبش دموکراسی خواهی در جهان بر رابطه دولت و جامعه در ایران (1384-1376)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۵۹۷ تعداد دانلود : ۴۷۰
بی شک امروزه دموکراسی بعنوان تنها شکل مقبول نظام های سیاسی جهان است و این پیروزی نظام های دموکراسی بر سایر نظام های سیاسی که با آغاز شکل گیری نظام های مشروطه در جهان به وجود آمده، مدیون سلسله جنبش های دموکراسی -خواهی است که طی چهار موج از اوایل قرن نوزدهم تاکنون به تفوق نظام های دموکراتیک بر سایر اشکال نظام های سیاسی انجامیده است. مقاله حاضر ضمن نگاهی گذرا به نحوه شکل گیری و فرایند تکامل این جنبش های اجتماعی در جهان ، درصدد است تا با بررسی تأثیر این جنبش ها بر رابطه دولت و جامعه، تأثیرات این نوع جنبش های دموکراسی خواهی را بر رابطه دولت و جامعه در ایران از آغاز شکل گیری نظام مشروطه تاکنون موردبحث و بررسی قرار دهد. البته نقطه تمرکز این نوشتار سال های 1376 الی 1384 است، بگونه ای که تقویت فعالیت احزاب و سازمان های غیردولتی، توجه به جهانی شدن در برنامه توسعه و گفتمان مردم سالاری دینی به همراه مشارکت سیاسی از عمده عناصر متأثر از این جنبش می باشند که تأثیر عمده ای در تقویت رابطه دو سویه دولت و جامعه در مقطع زمانی فوق داشته اند، بگونه ای که در عرصه بین المللی نیز اسباب تنش زدایی را فراهم نمود.
۲.

ناامنی دغدغه عصر مشروطه و اثر آن بر حاشیه ای شدن دموکراسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: به حاشیه رفتن دموکراسی غلبه ایده دولت قوی گفتمان دموکراسی ناامنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۹ تعداد دانلود : ۴۹۵
این مقاله به بررسی موضوع  ناامنی در عصر مشروطه می پردازد. پرسش اساسی این است که نسبت بین  ناامنی و دموکراسی خواهی را در دوران  مشروطه، چگونه می توان تبیین کرد؟ فرضیه اصلی این است که گسترش ناامنی و دغدغه مشروطه خواهان برای تأمین امنیت موجب به حاشیه رفتن دموکراسی و اولویت یافتن برقراری امنیت از طریق یک دولت مقتدر شد. اساساً ناامنی در عصر مشروطه نه تنها دموکراسی خواهی را در اولویت درجه دو قرار داد، بلکه گاه از فحوای اسناد و دیدگاه برخی چهره های سرشناس، مشروطه خواهی به عنوان راهی برای تقویت مجدد ایران دیده شد. بنابراین آرمان احیای ایران قدرتمند در تلاقی ناامنی های عصر قاجار که در دوره مشروطه تشدید شد، موجب شد تا مشروطه خواهان به ایده دولت مقتدر به عنوان تنها چاره برای رفع خطر بحران فروپاشی بیندیشند. به این سبب بود که گاه مشروطه خواهی در نزد برخی از آنان معادل با احیای ایران و دولت مقتدر گرفته شد. ازاین رو این تحقیق ابتدا به خوانش مفاهیمی از مشروطه از منظر ایده دولت قوی و سپس از طریق گزارش های مردمی به سنجش ناامنی و عملکرد حکومت مشروطه از منظر گفتمان دموکراسی پرداخته است. در پایان نیز با بررسی تئوریک دلایل کودتا در تأسیس دولت مقتدر و نیز مؤلفه های اصلی دولت در عصر رضاشاه نشان داده شده است که چرا گفتمان دموکراسی که از دوران مشروطه به تدریج به حاشیه رانده شد، در عصر رضاشاه نیز این سیر تدریجی حاشیه رفتن، تعمیق یافت.