مطالب مرتبط با کلیدواژه

آتاتورک


۱.

بررسی اصلاحات آتاتورک در دگرگونی موقعیت زنان ترکیه (1922-1938 م)

کلیدواژه‌ها: حقوق زن اصلاحات آتاتورک زن در جمهوری لائیک جایگاه اجتماعی - سیاسی زن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ تاریخ جهان تاریخ عثمانی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه تاریخ زنان
تعداد بازدید : ۲۶۶۳ تعداد دانلود : ۱۵۷۶
دگرگونی موقعیت اجتماعی و سیاسی زنان یکی از مهم ترین اهداف اصلاحی مصطفی کمال؛ آتاتورک و دیگر جمهوری خواهان بود که به عنوان راهکاری در راستای لائیسیسم و غربی کردن ترکیه ی نوین پی-گیری می شد، پژوهش حاضر از نوع مطالعات تاریخی می باشد که با استفاده از مهم ترین منابع و مآخذ موجود در تاریخ ترکیه، به روش توصیفی، تحلیل و مقایسه ی داده ها درصدد بررسی این دگرگونی است. بر اساس یافته ها، مصطفی کمال و کمالی ها کوشیدند با تغییراتی در حقوق زن در خانواده، تصویب قانون لباس و اعطای برخی آزادی های سیاسی، فرهنگ زندگی زنان را در ترکیه ی نو دگرگون سازند، تا زن ترک به شأن و منزلتی هم پای زنان در جوامع غربی دست یابد، آن ها در معرفی زن جمهوری بر ملی-گرایی و یا هوا خواهی او از لائیک تأکید می نمودند، و به شیوه های مختلف سعی در معرفی و ترویج این چهره ی مطلوب در جامعه داشتند.
۲.

فابیانی بودن مدرنیزاسیون مقایسه اقدامات اصلاحی آتاتورک و رضا شاه (1941-1921 م)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدرنیزاسیون استراتژی فابیانی رضا شاه آتاتورک ایران ترکیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۴۴
مصطفی کمال آتاتورک و رضا شاه تقریبا همزمان برنامه مدرنیزاسیون را در ترکیه و ایران آغاز کردند. با وجود شباهت های تاریخی در زمینه اقدامات اصلاحی هر دو شخصیت، فرایند مذکور، نتایج متفاوتی را در دو کشور به همراه داشت؛ مصطفی کمال به نسبت رضا شاه با توفیق بیشتر و بسیجِ مخالفانِ فراگیر کمتری مواجه شد. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که در مقایسه با پروژه همزمان مدرنیزاسیون رضا شاه و آتاتورک، چرا مصطفی کمال به توفیق بیشتری در نهادینه کردن اصلاحات نائل شد؟ به عنوان فرضیه و بر اساس یافته های پژوهش، آتاتورک با اتخاذ رویکرد فابیانی (شاخه به شاخه و تدریجی، و روش ضربتی در درون استراتژی فابیانی) در بافتار و پیش زمینه تاریخی جامعه ترکیه توانست به اجرایی کردن برنامه های خویش بپردازد. در مقابل، رضا پهلوی بدون در نظر گرفتن وضعیت تاریخی و اجتماعی جامعه وقت ایران، با طرح همزمان و رادیکال برنامه ها، نتوانست قدرتی زیرساختی در جامعه برای پشتیبانی از سیاست های خویش فراهم کند. در مقاله حاضر ابتدا به صورت موجز با پرداختن به زمینه تاریخی اصلاحات در دو کشور و سپس با استفاده از روش کیفی و ترکیبی تحلیلی – تاریخی- تطبیقی به پرسش پژوهش پاسخ خواهیم داد.