سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح «سرمایه اجتماعی» در سه دهه گذشته موضوع بررسی های بسیاری در علوم اجتماعی ـ و به ویژه در جامعه شناسی بوده است. این اصطلاح توانست در کمتر از دو دهه، ادبیات بسیار گسترده ای را به خود اختصاص دهد و به مفهومی، کم و بیش، «اسطوره ای» تبدیل شود ـ به گونه ای که برخی از نویسندگان آن را حتی بیش از یک کلیدواژه علمی و همسنگ یک نظریه پنداشته اند. این در حالی است که محتوای بحث این نویسندگان، به هیچ روی، نو نیست و در واقع همان بانگ «دریغ از گذشته» (نوستالژیک) نویسندگانِ ایدئولوژیست سده 19 و رهبران ناسیونالیست سده 20م است. افزون بر این، واژه «سرمایه» در این اصطلاح در معنایی نادرست به کار گرفته شده است و نویسندگان آن را «چیزی» دانسته اند که در درون رابطه اجتماعی نهفته و پنهان و بنابراین دور از دسترس کنشگر است. حال آنکه سرمایه اجتماعی کنشگر، در جامعه سنتی عبارت است از آن رفتارهای تثبیت شده یا هنجاری که کنشگر برای پایدار ساختن رابطه خود با دیگران، درونی می کند؛ و در جامعه نوین (مدرن) دربرگیرنده همه آن قابلیت ها و توانمندی هایی است که کنشگر برای رابطه برقرار کردن با دیگران به آن نیاز دارد و باید به دست آورد.