مطالب مرتبط با کلیدواژه

حکمت علمی


۱.

جایگاه علم تاریخ در حکمت مشاء(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: تاریخ علم تاریخ حکمت نظری حکمت علمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳۷ تعداد دانلود : ۷۳۷
ارتباط تاریخ و فلسفه، دو دانشی که هر یک در شناخت و تحول زندگی بشری نقش مهمی ایفا می کنند، در ارتقای دانش تاریخ و رویکرد معرفتی بدان سهم اساسی دارد. بدبینی عمومی فلاسفه یونان به تاریخ در وجه معرفت شناسی و میراث خواری حکمای مسلمان از فلسفه یونان موجب شد که فلاسفه و البته مورخان مسلمان چندان توجهی به فلسفه علم تاریخ نکنند و در خصوص وجوه نظری و معرفتی تاریخ به تامل نپردازند. این مهم مانع از آن شد که علم تاریخ بتواند مسائل را در پیوند مستمر حال و گذشته بررسی کند و در یک نگاه ساختاری برای نیازهای موجود راه حل کارآمد ارائه دهد. این در حالی است که فلاسفه یونان توجه به تاریخ را برای شناخت بهتر زمان حال با اهمیت می دانستند. چنین برداشتی، اگر چه با رویکرد معرفت شناسی همراه نبود، اما بسیار جالب بود و از یک منظر با اندیشه تاریخی فلاسفه انتقادی تاریخ در قرن بیستم و به ویژه رویکرد معرفتی ایده آلیست ها برابری می کرد. در این مقاله ضمن بررسی جایگاه تاریخ در نزد فلاسفه و مورخان یونان و نگرش ساختاری آنها به این مقوله، غفلت عمومی فلاسفه (مشاء) مسلمان و به ویژه فارابی و ابن سینا از معرفت تاریخی و بی توجهی آنها به این دانش در تقسیم بندی های علوم و همین طور عدم نگرش ساختاری آنها به تاریخ مورد بررسی قرار می گیرد.
۲.

هستی اعتباری از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اعتباریات تشکیک نفس الامر برهان حکمت علمی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۲۰۱
«اعتباریات» مهمترین مفاهیم بکار گرفته شده در حکمت عملی هستند. بکارگیری اصول حکمت متعالیه صدرالمتألهین در راستای شناخت «هستی» اعتباریات، افقهای نوینی پیش روی حکمت عملی معاصر خواهد گشود. این پژوهش بر پایه رویکرد حکمت متعالیه، سعی داشته به این پرسش که «آیا هستی اعتباریات، امری مجعول و ساختگی است یا همچون هستی حقیقی، دارای بهره یی از حقیقت و نفس الامر است؟» پاسخ دهد و آثار روش شناختی آن را بنمایاند. پاسخگویی به این پرسش متکی بر بکارگیری اصل تشکیک و تحلیل آراء صدرالمتألهین در حوزه حُسن و قُبح ذاتی و مدرَکات عقل عملی است. بر این اساس، مقاله حاضر نشان میدهد که 1. هستی اعتباری رقیقه و مرتبه نازله هستی حقیقی است نه امری در مقابل آن، بنابرین اعتباریات دارای بهره یی از نفس الامر هستند، نه صرفاً پدیده هایی مجعول. 2. بهره مندی اعتباریات از هستی نفس الامری مختص به اعتبارات متکی به شرع و عقل است، نه هر نوع اعتباری. 3. ارتقاء هستی اعتباری به رقیقه هستی حقیقی بودن، امکان جریان روشهای برهانی در حوزه حکمت عملی را فراهم می آورد.