تبیین مبانی فلسفی مطالعات پویایی شناسی سیستم با استفاده از رویکرد استقرایی: طبقه بندی پارادایمی از مدل های مطالعات پویایی شناسی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش شناسی پویایی شناسی سیستم با ادعای شناخت ساختارِ اصلی تعیینکننده رفتارهای اجتماعی، اقتصادی و فنی، پژوهشگران حوزههای مختلفی را به سوی خود جلب کرده است.
بیتردید، مبانی فلسفی و نظری پویایی شناسی سیستم یا همان پیش فرض های آن، در نحوه اجرای فرایند مدل سازی برای تبیین و سناریوسازی مسائل مختلف، نقش مهمی ایفا خواهد کرد؛ به گونهای که ممکن است فرایند مدل سازی و خروجی آن با مبانی مختلف، تغییر کند و با انتظارات مدل ساز از این روششناسی، در تناقض افتد.
با توجه به اینکه مبانی نظری پویاییهای سیستم، از ابتدا، به خوبی تبیین نشده در این مقاله بر آنیم پس از مروری گذرا بر نظرات مطروح و بیان علت پراکندگی آنها، به تبیینی جامع از مبانی فلسفی پویایی های سیستم برسیم.
بدین منظور در رویکردی استقرایی (جزء به کل)، به بررسی مبانی فلسفی مدل هایی که تاکنون با این روش طراحی شده است پرداختیم. خروجی استفاده از این رویکرد، طبقه بندی مدلهای پویایی شناسی سیستم بر اساس مبانی فلسفی حاکم بر آن ها بود. بر اساس این طبقه بندی می توان ادعا کرد که رویکردهای متعددی به عنوان مبانی فلسفی مطالعات پویایی شناسی سیستم وجود دارد و پیشنهاد نویسندگان برای این عنوان، کثرتگرایی تلفیقی است که بنا بر نوع مسئله مورد نظر، پارادایم خاصی در فرایند مدل سازی حاکم خواهد بود.