مطالب مرتبط با کلیدواژه

آموزه های مسیحیت


۱.

بررسی تطبیقی حرمت ربا در اسلام و مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ربا تامین مالی اسلامی قرون وسطا آموزه های اسلام آموزه های مسیحیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲۷ تعداد دانلود : ۱۶۰۳
در میان بحث های اقتصاد اسلامی، ربا اهمیت ویژه ای دارد زیرا از یک طرف یکی از عمده ترین فرق های بین اقتصاد اسلامی و سرمایه داری است و از طرفی دیگر وجود و عدم آن می تواند نقش تعیین کننده ای در سیاست های اقتصادی داشته باشد تا جایی که اکثریت اقتصاددانان سرمایه داری از آن به عنوان عامل تخصیص دهنده منابع و تعادل اقتصادی نام می برند. در مقاله پیش رو که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، مسئله ربا و حرمت آن در اسلام و مسیحیت بررسی شده و مشابهت ها و اختلاف های بین این دو مکتب مورد مطالعه قرار گرفته است. در یک بررسی تطبیقی رفتار مسیحیان و مسلمانان در برابر ربا و حیل و توجیه های به کار گرفته شده در برابر این حکم الاهی مشخص می شود. با توجه به تحول های بحث های اندیشه ای، گسترش بازارها، افزایش ابزارهای حقوقی و سازوکارهای مالی در آموزه های مسیحی و اسلامی معاصر دنبال شده است. اهمیت و ضرورت بحث از ربا را می توان از اهمیت بحث تامین مالی در اقتصاد و نقش به سزایی که در پویایی اقتصاد دارد، دریافت. در نگارش مقاله پیش رو که موضع اسلام و مسیحیت در برابر این مسئله مورد مطالعه قرار گرفته، رویکردهای به کار گرفته شده، بررسی شده و کوشش بر آن بوده تا نقاط ضعف و قوت آن دو مشخص شود و با توجه به گسترش اقتصاد کشورها بر ضرورت توسعه روش های نوین تامین مالی تاکید شود.
۲.

تأثیر فعالیت میسیونرهای مسیحی بر مصورسازی قلمدان های عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عصرناصری میسیونرها آموزه های مسیحیت قلمدان نقاشی لاکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۴ تعداد دانلود : ۲۹۳
یکی از راه های نفوذِ فرهنگیِ غرب مبتنی بر دیدگاه مسیحیت از سوی دولت های غربی در راستای سیاست های مدنظر آنان در دوره قاجار و به ویژه عصر ناصری (1313-1264ق/ 1895-1847م) اعزام مبلغین مذهبی (میسیونر) بود. این تعاملات متعاقباً خواسته یا ناخواسته آثاری ملموس بر روی مبانی فکری اقشار گوناگون جامعه و به ویژه هنرمندان برجای نهاد. این مقاله بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که میسیونرها در عصر ناصری دارای چه نقش و جایگاهی بوده و تا چه میزان انتشار مبانی فکری آنان مبتنی بر تبلیغات دینی در عرصه نقاشی لاکی بر روی قلمدان ها، بر نگرش بصری هنرمندانِ این دوره تأثیر داشته است؟ یافته ها مبتنی بر تحلیلِ آثار برجای مانده حاکی از آن است که در دوره قاجار، مکتبی نوین، متأثر از تبلیغات آموزه های دینِ مسیحیت در ایران پدید آمده و آثاری با سلیقه های گوناگون از سوی هنرمندان خلق گردید، چنانکه تنوعی مبتنی بر بنیادهای تجدد در شیوه کار و نیز در طرح موضوعات ایجاد شد. از این رو، مضامین در بعد مذهبی در غالب فضاسازی و پیکره نگاری از حضرت مریم و مسیح (ع) و نیز اولیاء کلیسا به ویژه بر روی قلمدان ها که یکی از وسایل جانبی حائز اهمیت در امر آموزش بود، نمود یافت. این تصاویر معمولاً از لحاظ محتوای فکری، سطحی و صرفاً برای تماشا و کسب رضایت بصری حامیان و مخاطبان تولید گردید. متعاقباً نقاشان نیز بر اساس قواعد حاکم بر فضای اجتماعی-هنری این دوره و نیز با توجه به مضامین مسیحیت بر روی قلمدان ها که در تعامل مستقیم با مسائل آموزشی-تبلیغی مسیونرها بود، بر اساس برداشت شخصی، به خلق تصاویری متمایز از دوران پیش از خود پرداخته اند.