مطالب مرتبط با کلیدواژه

ساختار نمایشی


۱.

رفتارهای هنری در رباعیات مولانا

کلیدواژه‌ها: روایت داستانی رباعیات مولانا رفتارهای هنری استدلال هنری ساختار نمایشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰۵ تعداد دانلود : ۳۵۳۶
رباعی از قالب های شناخته شدة شعر فارسی است که بسیاری از سخن سرایان ایرانی و از آن جمله جلال الدین مولانا سرودن در این قالب را صدها بار تجربه کرده اند. مولانا از دیرباز با دو اثر برجستة خود، یعنی مثنوی و غزلیات شمس، در کانون توجه بسیاری از پژوهش گران ادبی بوده است و حال آن که جهان رباعیات او نیز مانند غزلیات و مثنوی، پر از تجربه های شاعرانه و هنرورزیهایی درنگ آمیز است. اما ارزش ادبی و هنری رباعیات زیر پرتو خیره کنندة آثار یادشده رنگ باخته و کم فروغ گردیده است. در این جستار برخی از انگیزش های هنری و شگردهای ادبی مولانا در رباعیات باز نموده شده است. در نوشته ای دیگر این رفتارهای هنری بررسی و تحلیل خواهد شد. منبع پژوهش در این نوشته کلیات شمس تبریزی، به کوشش دکتر توفیق سبحانی است که در سال 1381 از سوی انتشارات قطره منتشر شده است. شمار رباعیات در این اثر 1983 رباعی است.
۲.

مطالعه تطبیقی ساختار نمایشی در خانه برناردا آلبا با روایت عاشقانه ای از مرگ در ماه اردیبهشت و آخرین پری کوچک دریایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار نمایشی ادبیات تطبیقی لورکا چرمشیر یثربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۲۰۱
فدریکو گارسیا لورکا یکی از نویسندگان نامآشنای ادبیات اسپانیا است که نمایشنامه های شاعرانهاش بر ادبیات نمایشی جهان و آثار نویسندگان ایرانی تأثیرگذار بودهاست. لورکا نخست، نگارش را با شعر آغازکرد و سپس در آفرینش آثار خود، با بهرهگیری از نثری شاعرانه، نمایشنامه های برجستهای نظیر «خانه برناردا آلبا» را به رشته تحریر درآورد. بنابر آنچه بیانشد، نگارندگان پژوهشِ حاضر با هدف بررسی تأثیر لورکا بر نمایشنامهنویسان ایرانی، برآن شدند تا مقاله پیشرو را بهنگارش درآورند. پرسش اصلی آن هم به این مسأله اختصاصیافته که آثار نمایشی لورکا چگونه بر ادبیات نمایشی ایران تأثیر گذاردهاست. پرسش فرعی نیز، مربوط به دلایل تأثیر آثار لورکا بر نمایشهای ایرانی است. برای دستیابی به هدف یادشده، نمایشنامه خانه برناردا آلبا بهعنوان یکی از مهمترین آثار شناختهشده لورکا، با دو نمایشنامه ایرانی؛ "آخرین پری کوچک دریایی" نگاشته چیستا یثربی و "روایت عاشقانهای از مرگ در ماه اردیبهشت" نگاشته محمد چرمشیر، مقایسهشدند. سپس برای فراهمآمدن امکان مقایسه و تطبیق، آثار مذکور ازنظر ساختارِ نمایشی هم بررسی، تجزیه و تحلیلشدند. نتایج پژوهش حاضر که به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای بهدستآمده، بیانگر آن است که نمایشنامه های مورد بررسی ازلحاظ الگوی روایت، طرح، درونمایه، شخصیت و ساختارِ فضا از شباهتهای قابل توجهی برخوردارند که این امر نشاندهنده تأثیرپذیری نمایشنامه های ایرانی از آثار لورکا است. همچنین محتوای هریک از آثار نمایشی، بهگونهای نشانگر تقابل سنت و آزادی در جریانی انقلابی است. بهبیان دیگر وجود برخی شباهتهای فرهنگی و زمینه های اجتماعی مشترک در نمایشنامه ها، میتواند یکی از دلایل گرایش نمایشنامهنویسان ایرانی به لورکا و تأثیرپذیرفتن از آثار وی باشد.