فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۲۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
علاوه بر سیاست های قیمتی، سیاست های غیرقیمتی همانند بهبود کارایی در مصرف حامل های انرژی می توانند نقش موثری در کاهش مقدار مصرف انرژی و افزایش استفاده بهینه از انرژی در کشور داشته باشند. طبق ادبیات اقتصاد انرژی، بهبود کارایی در مصرف انرژی توام با اثرات بازگشتی هستند که در آن عایدی های انتظاری ناشی از بهبود در کارایی مصرف انرژی تا حدودی خنثی می شوند. هدف مقاله ارزیابی آثار اقتصادی ناشی از بهبود کارایی در مصرف حامل های انرژی (بنزین، گازوئیل و برق) به عنوان سیاستی غیرقیمتی است. برای این منظور از مدل تعادل عمومی قابل محاسبه مبتنی بر ماتریس حسابداری احتماعی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد بهبود 10 درصد در کارایی مصرف حامل های انرژی باعث می شود تا بیشترین اثرات بازگشتی (مربوط به بنزین) در بخش حمل ونقل با 8/29 درصد، بیشترین اثرات بازگشتی (مربوط به گازوئیل) در بخش حمل ونقل با 7/24 درصد و بیشترین اثرات بازگشتی (مربوط به برق) در بخش سایر خدمات با 5/24 درصد رخ دهد. اثرات بازگشتی مربوط به بخش خانوار نیز در مورد بنزین، گازوئیل و برق به ترتیب برابر با 1/23، 8/17 و 9/27 درصد می باشند. همچنین بهبود 10 درصد در کارایی مصرف حامل های انرژی باعث می شود تا بیشترین افزایش در سطح تولید بخش های اقتصادی مربوط به بنزین، گازوئیل و برق به ترتیب در بخش های «حمل ونقل»، «حمل ونقل» و «سایر خدمات» با 62/0، 51/0 و 32/0 درصد باشند. علاوه بر این، بهبود 10 درصد در کارایی مصرف بنزین، گازوئیل و برق باعث می شود تا تولید ناخالص داخلی به ترتیب معادل 17/0، 15/0 و 11/0 درصد با افزایش همراه باشد.
برآورد کشش های قیمتی و تولیدی تابع تقاضای گازطبیعی در زیربخش صنایع تولید فلزات اساسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش صنعت و زیربخش های آن یکی از عمده ترین متقاضیان انرژی و مخصوصاً گازطبیعی می باشند، از این رو در این مطالعه تابع تقاضای گازطبیعی در زیربخش صنایع تولید فلزات اساسی ایران به تفکیک طبقه بندی آیسیک دو رقمی با استفاده از مدل سری زمانی ساختاری برای دوره ی زمانی 1392-1360 تصریح می شود. مدل سری زمانی ساختاری دارای جزء غیرقابل مشاهده ی روند است که پس از تبدیل این مدل به صورت فضاحالت و با به کارگیری الگوریتم فیلتر کالمن از طریق روش حداکثر راستنمایی برآورد می شود. همچنین به دلیل اینکه از انتهای سال 1389 قانون هدفمندی یارانه ها اجرا شد، لذا این موضوع نیز که نقش بسیار زیادی روی تقاضای انرژی بخش های اقتصادی داشته است نیز مورد ارزیابی قرار می گیرد. نتایج این مطالعه حاکی از آن است که اولاً ماهیت روند ازنوع روند هموار است و ثانیاً به صورت غیرخطی حرکت می کند. همچنین با توجه به تابع تقاضای برآورد شده، کشش قیمتی تقاضای گازطبیعی در زیربخش تولید فلزات اساسی در کوتاه مدت و بلندمدت به ترتیب برابر با 30/0- و 79/0 و کشش تولیدی گازطبیعی در کوتاه مدت 17/0 و در بلندمدت 38/0 می باشد. همچنین، کشش های متقاطع قیمتی نفت گاز و برق در کوتاه مدت و بلندمدت نشان می دهد نفت گاز کالای جانشین و برق کالای مکملی برای گازطبیعی می باشند. نتایج حاصل از ارزیابی اثر اجرای قانون هدفمندکردن یارانه ها در این صنایع نیز نشان می دهد که روابط برآوردی تقاضای گازطبیعی می تواند اثر اجرای سیاست هدفمندی یارانه ها را توضیح دهد.
چشم انداز تحولات عرضه و تقاضای نفت در سال 2018 میلادی
حوزه های تخصصی:
بر اساس گزارش ماهانه سازمان اوپک از بازار نفت خام در ماه اوت 2017 میلادی، قیمت سبد نفتی اوپک در ماه اوت سال جاری با 7/2 دلار افزایش در هر بشکه (معادل 6 درصد) افزایش نسبت به ماه قبل به 6/49 دلار در هر بشکه رسید. پیش بینی می شود تقاضای جهانی نفت خام در سال 2017 میلادی نسبت به سال قبل از آن 4/1 میلیون بشکه در روز افزایش داشته و از 4/95 میلیون بشکه در روز در سال 2016 میلادی به 8/96 میلیون بشکه در روز طی سال 2017 میلادی برسد. در این میان، میانگین کل تولید نفت خام اوپک طی هشت ماهه نخست سال 2017 میلادی 3/32 میلیون بشکه در روز بوده که نسبت به سال گذشته 411 هزار بشکه در روز کاهش داشته است. عرضه نفت خام کشورهای غیرعضو اوپک نیز در سال 2017 میلادی به طور میانگین 8/57 میلیون بشکه در روز گزارش شده است که حاکی از افزایش حدود 78 هزار بشکه در روز نسبت به سال گذشته است. در مجموع تراز عرضه و تقاضای نفت خام طی دو فصل نخست سال 2017 میلادی حاکی از مازاد عرضه نفت خام به میزان 400 هزار بشکه در روز در بازار است.
تأثیر قیمت نفت و پیشرفت فنی بر تقاضای نفت: صنایع کارخانه ای انرژی بر در کشورهای اروپایی واردکننده نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با تمرکز بر دو محرک بزرگ تقاضای نفت؛ قیمت نفت و پیشرفت فنی یک تجزیه و تحلیل جامع از رفتار تقاضای نفت صنایع کارخانه ای انرژی بر در کشورهای اروپایی واردکننده نفت ایران در فاصله زمانی 2010-1980 ارائه می دهد. ابزار تجزیه و تحلیل در این مطالعه حسابداری رشد و تخمین تابع هزینه پارامتریک است و معنی داری پارامترهای تبدیل یافته مدل با استفاده از تکنیک دلتا بررسی می شود. نتایج نشان می دهد که صنایع مورد بررسی در طول دوره مطالعه پیشرفت فنی را تجربه کرده اند و این پیشرفت فنی تقاضای نفت صنایع را کاهش داده است. انتظار می رود تقاضای نفت در پاسخ به افزایش قیمت نفت به طور معنی داری کاهش یابد. قیمت نفت و پیشرفت فنی تأثیر مثبت بر بهره وری متوسط نفت (و بنابراین کاهش تقاضای نفت) دارند. همچنین، برآورد کشش های قیمتی متقاطع نشان می دهندکه با افزایش قیمت نفت و به دنبال آن کاهش تقاضای نفت، مواد خام و سرمایه جانشین نفت می شوند. کاهش تقاضای نفت صنایع تحت بررسی در نتیجه افزایش قیمت نفت (از طریق جانشینی بین عاملی و بهره وری نفت) و پیشرفت فنی دلالت بر محدود شدن درآمدهای نفتی ایران و بنابراین تمرکز مسئولین و سیاست گذاران بر توسعه صادرات فرآورده های نفتی و پتروشیمی و همچنین صادرات برق و گاز طبیعی دارد.
ارزیابی بازار جهانی انرژی و چشم انداز آینده
حوزه های تخصصی:
برای ایران به عنوان یکی از غنی ترین کشورها از لحاظ منابع انرژی، ارزیابی وضعیت بازار جهانی انرژی و عوامل تأثیرگذار و پیش بینی شرایط آینده به منظور سیاست گذاری بسیار حائز اهمیت است. در سال 2016، نفت خام، زغال سنگ و گاز طبیعی بیشترین سهم را در تأمین انرژی اولیه جهان به خود اختصاص داده اند. زغال سنگ با کاهش تقاضا مواجه شده و سهم انرژی های تجدیدپذیر افزایش یافته است. ایران به عنوان بزرگ ترین دارنده ذخایر گازی جهان، سهم مناسبی از تجارت جهانی گاز را در اختیار ندارد و بخش قابل توجهی از گاز طبیعی را به مصرف داخلی می رساند. در مورد نفت خام، ایران با وجود سهم 3/9 درصدی از ذخایر اثبات شده، 5 درصد از تولید و 9/1 درصد از مصرف را در اختیار دارد و تنها حدود 2 درصد از انرژی های مصرفی ایران از انرژی های تجدیدپذیر تأمین می شود. رشد کمتر تولید ناخالص داخلی در جهان، انتقال سریع تر به دنیای با کربن کمتر و پتانسیل بیشتر برای نفت و گازهای غیرمتعارف ازجمله مهم ترین عوامل عدم اطمینان در آینده بازار جهانی انرژی هستند. با توجه به وضعیت بازار جهانی انرژی، شناخت عوامل عدم اطمینان و چشم انداز آینده انرژی برای ایران به عنوان بزرگ ترین دارنده منابع گازی و چهارمین دارنده ذخایر نفتی جهان، ضروری به نظر می رسد.
بررسی تاثیر قیمت سوخت بر تقاضای حمل و نقل جاده ای: رهیافت پارامتر متغیر در طول زمان و الگوریتم کالمن-فیلتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر سیاست افزایش قیمت سوخت و به ویژه قانون هدفمندی یارانه ها به طور جدی اجرا شده و تأثیر متفاوتی بر بخش های مختلف اقتصادی و به ویژه بخش حمل و نقل جاده ای داشته است. در این راستا هدف اصلی این مطالعه بررسی تأثیر قیمت سوخت بر تقاضای جمل و نقل جاده ای طی سال های 1393-1375 است. برای دستیابی به این هدف، مدل تجربی تحقیق با بهره گیری از مبانی نظری تحقیق و رهیافت پارامتر متغیر در طول زمان و الگوریتم کالمن- فیلتر برآورد شده است. نتایج تخمین مدل نشان می دهد متغیرهای تعداد وسایل نقلیه باربری و درآمد ملی تأثیر مثبت و متغیرهای میانگین عمر ناوگان و نرخ تورم دارای تأثیرگذاری منفی و معنی دار بر تقاضای حمل و نقل جاده ای ایران در دوره زمانی مورد بررسی می باشند. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، مهمترین توصیه سیاستی مطالعه آن است که دولت با سیاست کنترل قیمت سوخت از کاهش تقاضای بار جابجا شده در بخش حمل و نقل جاده ای بکاهد. همچنین با اضافه نمودن ناوگان باری جدید و کاهش متوسط عمر ناوگان باری، به افزایش تقاضای بار جاده ای مبادرت ورزد.
رقابت ایران، روسیه و قطر برای دستیابی به بازار گاز هندوستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه روزافزون جهانی به گاز طبیعی به عنوان انرژی نسبتاً مناسب تر، روندی است که از آمار مربوط به سهم روزافزون گاز طبیعی در تأمین مجموع نیاز مصرفی انرژی جهانی مشخص می گردد. از جمله کشورهای در حال توسعه که نیازش به واردات انرژی رو به افزون می باشد، کشور هند است. کشور هند با جمعیت زیاد و اقتصاد در حال رشد، یکی از بازارهای مهم صادرات گاز است. در این مقاله، رقابت سه کشور ایران، روسیه و قطر برای دستیابی به این بازار با استفاده از روش نظریه بازی ها مورد بررسی قرار گرفته است. باتوجه به اطلاعات بازیکنان از یکدیگر (اطلاعات کامل)، هر بازیکن حرکت رقبا (استراتژی) را حدس زده و منتظر حرکت رقیب نمی شود. پس بازیکنان همزمان حرکت می کنند و طبیعتاً بازی بین بازیکنان بازی ایستا با اطلاعات کامل می شود. این بازی براساس تعادل نش حل شده است. هر بازیکن دو استراتژی دارد: الف) استراتژی حفظ بازار فعلی؛ ب) استراتژی گسترش بازار (به دست آوردن بازار هندوستان). به دلیل رفتار عقلایی بازیکنان در تعادل، تعادل در استراتژی گسترش بازار هرسه بازیکن رخ می دهد. در تعادل، بازیکنان بیشترین پیامد را به دست نمی آورند؛ چرا که از ویژگی های تعادل نش این است که تعادل لزوماً در حالتی که بازیکنان بیشترین پیامد را داشته باشند شکل نمی گیرد.
الگوی تولید بهینه نفت خام مبتنی بر قرارداد بیع متقابل: مطالعه موردی میدان نفتی فروزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه الگوی تولید بهینه نفت از میدان نفتی فروزان در چارچوب قرارداد بیع متقابل حاکم بر آن استخراج شده است. این الگو با عنایت به نقش شرکت ملی نفت ایران در مدیریت عملیات بهره برداری، بر مبنای منطق حداکثرسازی ارزش فعلی خالص عایدات شرکت ملی از این میدان برآورد شده است. بدین ترتیب در مطالعه حاضر بر اساس رژیم مالی قرارداد بیع متقابل حاکم بر این میدان، نخست توابع درآمد و هزینه شرکت ملی در بازه زمانی این قرارداد مدل سازی گردیده و در ادامه مبتنی بر تابع هدف مورد نظر و با استفاده از روش کنترل بهینه «گرادیان کاهشی تعمیم یافته»، الگوی تولید بهینه از میدان فروزان در قالب سه سناریو استخراج شده است. نتایج حاکی از آن است که سطح الگوی تولید بهینه از میدان فروزان با قیمت انتظاری نفت و نیز نرخ تخلیه میدان رابطه مستقیم و با عامل تنزیل خالص عایدات میدان، رابطه معکوس دارد. همچنین سطح الگوی تولید بهینه میدان نامبرده به دلیل رعایت اصول تولید صیانتی پایین تر از سطح الگوی تولید پیشنهادی از آن می باشد.
وارونگی عرضه گاز طبیعی و الگوی اولویت های راهبردی تخصیص گاز طبیعی به بخش های مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه سریع گاز رسانی در کشور موجب شده بخش های مختلف وابستگی قابل ملاحظه ای به تولیدات گاز طبیعی پیدا نمایند. سهم میدان پارس جنوبی از کل تولید تا پایان برنامه ششم بیش از 62% خواهد شد. شرایط طبیعی مخزن پارس جنوبی به گونه ای است که در اثر تولید در طول زمان به تدریج از فشار مخزن کاسته و متعاقب آن تولید گاز طبیعی کاهش می یابد. به منظور تاخیر در افت تولید، نصب سکوهای تقویت فشار ضروری است. علیرغم نصب این سکوها، آمار های غیر رسمی نشان می دهد تولید از میدان پارس جنوبی در افق بیست ساله کاهش قابل ملاحظه پیدا خواهد کرد و تولید میادین جدید گازی مورد نظر نیز تکافوی این میزان کاهش تولید را نخواهند نمود بنابراین به منظور جلوگیری از بحران کمبود گاز در سال های آتی ضروری است تمهیدات همراه با اولویت بندی عرضه گاز برای متقاضیان جدید، پیش بینی گردد. به منظور تعیین الگویی برای اولویت بندی عرضه گاز طبیعی از روش""فرایند تحلیل سلسله مراتبی""( AHP ) استفاده شده است. جهت حل مدل در مجموع 8 گزینه و 6 معیار در نظر گرفته شده و با استفاده از نرم افزار Expert Choice محاسبات مربوطه انجام پذیرفته است. جمع بندی خروجی های سیستم و نتایج (اولویت بندی) جهت هر گزینه در قالب معیارهای موردنظر به ترتیب عبارتند از: تزریق به مخازن نفتی، گازرسانی به نیروگاه ها، صادرات، خوراک واحدهای پتروشیمی، گازرسانی به صنایع، گازرسانی به واحدهای خانگی – تجاری و حمل و نقل.
جایگزین سازی بین سوختی در OECD و اثر آن بر نوسان سهم صادرات نفت خام ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت مسئله جایگزین کردن بین سوختی، تلاش می شود تحولات جایگزین سازی بین سوختی در بازار OECD را بررسی نموده و سپس به این سئوال پاسخ داد که آیا این جایگزینی اثری در نوسان سهم صادرات نفت خام ایران در بازار OECDدارد؟ برآورد تخمین مدل لاجیت پویای خطی، مبتنی بر سیستم معادلات سهم سوخت و روش SURE، برای بررسی جایگزین سازی بین سوختی میان چهار سوخت نفت، گاز، زغال و الکتریسیته در OECD نشان می دهد که الکتریسیته و سپس گاز، بیشترین شدت جایگزینی را (هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت) با نفت دارند. همچنین نتایج بررسی اثر این جایگزین سازی ها با استفاده از مدل MSI نشان می دهد که این جایگزینی در نوسان سهم صادرات نفت خام ایران به این بازار نیز موثر هستند.
تحلیل سیستمی تقاضای بنزین و برآورد کشش قیمتی تقاضای آن در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راه یافتن خودروها در زندگی بشر در ابتدای امر، موجب رشد و توسعه همه جانبه زندگی بشر شد؛ اما با همه گیر شدن استفاده از این وسایل نقلیه بخصوص استفاده شخصی، مشکلات و عوارض زیان بخشی را در ابعاد سلامت، اقتصاد و محیط زیست به بار آورد که بخش بزرگی از این عوارض به مقدار و چگونگی مصرف حامل های انرژی در حمل ونقل این وسایل برمی گردد. به منظور مدیریت مصرف سوخت به خصوص در حمل ونقل در ابتدا لازم است تا سازوکار و ساختار شکل دهنده مصرف شناسایی شده و سپس در جهت بهبود آن تلاش شود. نگرش سیستمی و تحلیل سیستم ها یکی از مهم ترین ابزارهایی است که در تحلیل و حل مسائل مهم اقتصادی و مدیریتی مورد استفاده قرار می گیرد. در این مقاله در ابتدا با استفاده از نمودار علی معلولی، سازوکار و متغیرهای تأثیرگذار بر مصرف بنزین نشان داده شده است. در گام بعدی به اعتبارسنجی مدل شبیه سازی شده پرداخته شده و پس از تأیید اعتبار مدل به محاسبه کشش پرداخته می شود که کشش قیمتی تقاضا برای زمان حاضر (در شرایطی که قیمت بنزین 1000 تومان باشد) برای بازه کوتاه مدت و بلندمدت تهران به ترتیب 092/0- و 129/0- به دست آمده است. اندازه کشش محاسبه شده برای استان تهران در این مقاله، نسبت به کشش محاسبه شده در تحقیقات گذشته برای ایران قدری کمتر است که علت آن مربوط به پایین بودن قیمت بنزین نسبت به درآمد خانوار و بالاتر بودن نیاز به حمل ونقل در تهران است.
استفاده از خوشه بندی دو مرحله ای برای بررسی تاثیر سهمیه بندی بنزین بر رفتار مصرف کنندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش حمل و نقل جاده ای بزرگترین بخش مصرف کننده ی بنزین در کشور است که با رشد مداوم تقاضای انرژی در طول زمان، در دهه های اخیر با چالش های بزرگی مواجه بوده است. مهم ترین این چالش ها، کمبود عرضه ی بنزین مصرفی بوده است. برای جبران این کمبود، دولت ناچار به واردات بنزین به مقدار زیاد بوده که اختلاف قیمت خرید و فروش و پرداخت یارانه فشار مالی زیادی بر دولت وارد می کرده است. در گام نخست دولت در تیر ماه سال 1386 بنزین را سهمیه بندی کرد که سرانجام پس از 8 سال و در پی فراز و نشیب بسیار در سال 1394 در عمل منتفی شد. در این مقاله با نگرش جدیدی به روش های داده کاوی به این موضوع نگاه شده است. بازه ی مورد مطالعه از سال 1384 تا 1389 بوده است. نتایج حاصل نشان می دهد که سهمیه بندی بنزین در رفتار مصرفی مصرف کنندگان تاثیر کوتاه مدت داشته است. همچنین نتایج حاکی از آن است که به عنوان سیاست های جایگزین، گسترش ناوگان تاکسیرانی یک راه حل کوتاه مدت و گسترش مترو راه حل بلند مدت برای حل معضل حمل و نقل عمومی در تهران است.
مدل سازی و پیش بینی میزان مصرف گاز طبیعی به کمک شبکه های عصبی نوع GMDH چند هدفی. مطالعه موردی: شرکت گاز شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصرف گاز به عنوان منبع انرژی پاک، برای مصارف صنعتی و گرمایشی و حمل و نقل، به طور گسترده ای پذیرفته شده است و از میان سوخت های فسیلی، مصرف گاز برای داشتن محیط زیستی پاک تر مورد توجه بسیار قرار گرفته است. بدلیل اهمیت تأثیر مشخصه های هواشناسی در مصرف گاز شهرها و نیز امکان کاهش ناگهانی دما و در نتیجه افزایش میزان مصرف گاز شهرها، ضرورت اطلاع و پیش بینی مصرف گاز امری اجتناب ناپذیر است که دراین تحقیق به آن پرداخته شده است. در ابتدا برخی از متغیرهای تاثیرگذار بر مصرف گاز با استفاده از روش شناسی سطح پاسخ شناسایی گردیده است. در ادامه شبکه عصبی نوع GMDH برای مدل سازی و پیش بینی میزان گاز طبیعی مصرفی در بخش خانگی، با استفاده از مجموعه داده های ورودی-خروجی مورد مطالعه قرار گرفته است. برای ارزیابی مدل پیشنهادی، 84 داده مربوط به 7 سال متوالی از شرکت گاز شهر رشت به صورت موردی بدست آمده است. به منظور مدل سازی، داده ها به دو دسته (70% برای آموزش و 30% برای آزمایش) تقسیم شده اند. نتایج حاصل از مدل سازی با داده های تجربی مقایسه گردید که ضریب تعیین 0.8943 بوده و تطابق بسیار خوبی با نتایج تجربی نشان داده است.
نگاهی به بازار نفت خام در سال 2015 و چشم انداز قیمت در کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت
حوزه های تخصصی:
مازاد عرضه حدود 3 میلیون بشکه نفت در روز که به طور عمده به دلیل ادامه روند افزایشی تولید نفت غیر متعارف در آمریکای شمالی و افزایش تولید کشورهای عربستان و عراق ایجاد شده در کنار چشم انداز افزایش 500 هزار بشکه ای تولید ایران در سمت عرضه و چشم انداز نامناسب اقتصاد چین (کاهش صادرات، روند کاهشی رشد اقتصادی و افت بازار سهام) و انتظار برای افزایش بیشتر قدرت دلار در برابر سایر ارزها
در سمت تقاضا موجب گردیده تا انتظاری برای افزایش قیمت نفت در کوتاه مدت وجود نداشته باشد. این در حالی است که بررسی پیشران های مؤثر بر بازار نفت مانند سیاست های جهانی برای کاهش آلودگی محیط زیست از طریق جایگزینی انرژی های تجدیدپذیر به جای سوخت های فسیلی، کاهش سرمایه گذاری ها در حوزه بالادستی نفت، سیاست های انرژی آمریکا و تراز منفی بودجه کشور های صادرکننده نفت نشان می دهد سطح قیمت های کنونی پایدار نبوده و در بازه زمانی میان مدت و بلندمدت به سطح بالاتری سوق خواهد یافت.
برآورد تابع تقاضای انرژی در زیربخش های صنعت ایران برای اقلیم های گوناگون (مطالعه موردی زیربخش صنایع نساجی، پوشاک و چرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه یکی از عمده ترین متقاضیان انرژی بخش های صنعتی هستند، در پژوهش حاضر توابع تقاضای حامل های انرژی در زیربخش های صنعت کشور به تفکیک طبقه بندی آیسیک ISIC دو رقمی با استفاده از مدل سری زمانی ساختاری برای دوره ی زمانی 1388-1360 تصریح می شود. در این پژوهش بطور موردی توابع تقاضای برق، گازطبیعی، نفت گاز و نفت کوره در زیربخش صنایع نساجی، پوشاک و چرم برآورد می شود. همچنین تلاش می شود نقش اقلیم های مختلف در چگونگی تقاضای انرژی زیربخش های صنعت مشخص گردد. به دلیل اینکه دوره زمانی مورد مطالعه شامل سال های اجرای قانون هدفمندی یارانه ها می شود، لذا این مساله نیز مورد ارزیابی قرار می گیرد. با توجه به نتایج توابع تقاضای برآورد شده، کشش های قیمتی تقاضای این حامل ها در کوتاه مدت کمتر از واحد می باشند. در بلندمدت نیز کشش قیمتی برق پایین و کشش های قیمتی گازطبیعی، نفت گاز و نفت کوره در بلندمدت بزرگتر از واحد بوده اند. کشش های تولیدی تقاضای این حامل ها در کوتاه مدت کمتر از واحد و کشش تولیدی حامل ها بجز گازطبیعی در بلندمدت کمتر از واحد می باشند. همچنین نتایج نشان می دهد که اقلیم معتدل و مرطوب بهترین شرایط تولید را در صنایع نساجی فراهم می کند. ماهیت روندضمنی تقاضای گازطبیعی و نفت کوره نیزبه صورت غیرخطی و روندضمنی تقاضای برق به صورت خطی حرکت می کنند. نتایج حاصل از ارزیابی اثر اجرای قانون هدفمندی یارانه ها در این صنایع نیز نشان می دهد که روابط برآوردی تقاضای گازطبیعی و نفت کوره می توانند اثر اجرای این سیاست را توضیح دهند.
تقاضا برای گاز طبیعی در بخش خانگی در منطقه 7 ایران (با ملاحظه قانون هدفمندی یارانه ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش قابل توجه سهم گاز طبیعی در سبد انرژی و روند رو به رشد آن در بخش خانگی از یک سو و پایان پذیر بودن ذخایر گاز طبیعی به عنوان یک منبع تجدید نا پذیر از سوی دیگر، ضرورت مصرف بهینه گاز طبیعی را بیش از پیش محسوس می نماید. در همین راستا قانون هدفمند کردن یارانه ها از 28 آذر سال 1389 به اجرا گذاشته شد. بر این اساس ، دولت تلاش نمود تا قیمت حامل های انرژی (از جمله گاز طبیعی) را به تدریج به قیمت واقعی آن ارتقا دهد و برای جبران هزینه ایجاد شده بر اقشار آسیب پذیر جامعه، یارانه ای را به صورت ماهانه به آن ها اعطا نماید. پرسش اساسی این پژوهش آن است که "" آیا هدفمند کردن یارانه ها باعث صرفه جویی در مصرف گاز طبیعی در بخش خانگی شده است یا خیر؟"". برای این منظور، ابتدا تابع تقاضای مصرف گاز طبیعی خانوارها در منطقه 7 کشور (شامل استان کردستان، همدان، کرمانشاه، لرستان، مرکزی و ایلام) در بازه زمانی 1392- 1385 ، با استفاده از داده های فصلی و با استفاده از روش FMOLS تخمین و کشش قیمتی ، درآمدی و متقاطع تقاضای گاز طبیعی آن محاسبه گردید. سپس عملکرد دولت در اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها بر مصرف گاز طبیعی بخش خانگی در منطقه 7 کشور مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که عکس العمل مصرف کنندگان در نتیجه افزایش قیمت گاز طبیعی چندان محسوس نیست و هدفمند کردن یارانه ها به تدریج تأثیر خود را در کاهش مصرف گاز طبیعی خانگی در استان های منطقه 7 کشور از دست داده است.
کارتل گاز دوپارچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه رفتار سازمانGECF به عنوان یک کارتل دوپارچه مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس طرف عرضه بازار جهانی گاز به عنوان یک بازار انحصاری در نظر گرفته شده است که GECF در آن نقش کارتل قیمت گذار را ایفا می کند. در این کارتل به دلیل تفاوت عمده ای که درسطح ذخایر اعضا وجود دارد، یک کارتل دو پارچه شکل گرفته است که هرکدام از دو گروه فعال در آن تمایل دارد که نقش رهبری را درکارتل به عهده داشته باشد. ولی آنها به این نکته واقفند که هر دو درآن واحد قادر نیستند نقش رهبری را به عهده گیرند. بنابراین به دنبال یافتن جوابی بهینه برای تولید و قیمت گذاری هستند که بر مبنای اصل همکاری و توافق انجام گیرد. این تحقیق با استفاده از داده های سالانه 2010-1980، رفتار کارتل را تا سال 2070 بهینه سازی کرده است. برای بدست آوردن عرضه هر یک از دو گروه در درون کارتل از حاصلضرب نش استفاده گردید. برای حل حاصلضرب نش نیاز به یک نقطه اولیه است که در این مطالعه برخلاف مطالعات پیشین که از نقطه تهدید استفاده کرده اند، از نقطه جدیدی استفاده شده است که ما آن را نقطه ترغیب نام نهاده ایم. نتایج بیانگرآن است که در ابتدا گروه دوم بخش عمده استخراج کارتل را بر عهده دارد و با رو به پایان گرفتن ذخایر این گروه، گروه اول به تولیدکننده غالب در کارتل تبدیل می گردد. از آنجایی که گروه دوم در مقایسه با گروه اول از ذخایر به مراتب کمتر و نرخ تنزیل بالاتری برخوردار است، ترجیح می دهد که زودتر از گروه اول اقدام به استخراج ذخایر نماید. بدین ترتیب در دوره اول، گروه دوم پاسخگویی به رشد تقاضا را بر عهده می گیرد و پس از آن گروه اول تولید را افزایش داده و عرضه بازار را در اختیار می گیرد.
تخمین تابع تقاضای صنعتی گاز طبیعی و سنجش شدت مصرف گاز طبیعی در صنایع انرژی بر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به تحلیل پارامتریک ساختار انرژی، برآورد تابع تقاضای گاز طبیعی و همچنین سنجش عوامل موثر بر شدت کوتاه مدت و بلندمدت گاز طبیعی صنایع انرژی بر ایران طی سالهای 1382 تا 1389 پرداخته می شود. صنایع انرژی بر به طور متوسط 50/94 درصد از کل انرژی و بیش از 50/97 درصد گاز طبیعی کل صنعت را مصرف می نمایند و یافته ها حاکی از آن است که شدت مصرف گازطبیعی در دوره کوتاه مدت و بلندمدت به ترتیب برابر با 1493/0 و 1144/0 درصد می باشد و صنایع انرژی بر در مصرف گاز طبیعی تقریبا کارا عمل نموده اند. ارزیابی روند سهم گاز طبیعی و شدت گاز طبیعی صنایع انرژی بر حاکی از این مساله می باشد که مجموع سهم گاز طبیعی 10 صنعت در کل دوره افزایش پیدا کرده است و همچنین مقدار شدت گاز طبیعی (به طور متوسط) در کوتاه مدت و بلندمدت کاهش پیدا کرده است. مهمترین فاکتور افزایش کارایی در بلندمدت کاهش اثر جانشینی بوده و در دوره کوتاه مدت کاهش اثر مثبت بودجه ای، عامل مهم در کاهش کلی شدت گاز طبیعی می باشد و بر این اساس می توان نتیجه گرفت که تغییر در قیمت کلیه نهاده های تولید، فاکتوری مهم در تغییر مقدار شدت گاز طبیعی به شمار می رود و سایر اجزا (تولید و تکنولوژی) تاثیری به مراتب کمتر در تعیین شدت گاز طبیعی دارند.
برآورد تابع تقاضای انرژی در بخش حمل و نقل جاده ای ایران، 1392-1357(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشداقتصادی از ارکانسیاست هایکلان هرکشور است.انرژییکیازعواملاصلیوضروریرشداقتصادیاست. در ایران، در بین بخش های مصرف کننده فرآورده های نفتی، بخش حمل ونقل جایگاه دوم را به خود اختصاص داده است. در این میان، زیربخشحملو نقلزمینی(جاده ای و ریلی)حدود 92 درصدکلانرژیمصرفیبخشحملونقلرابهخود اختصاصدادهاست؛ عمدهاینمصرف،مربوط به بخش حملونقلجاده ایاست. این مقاله با مروری بر عوامل موثر بر تقاضای انرژی بخش حمل و نقل جاده ای، به برآورد تابع تقاضای انرژی این بخش با استفاده از داده های سری زمانی 1392-1357 ایران می پردازد. مدل مورد نظرOLS است. نتایج تحقیق موید آن است که متغیر موجودی وسایل نقلیه، تأثیر مثبت و معناداری بر تقاضای انرژی دارد. کشش قیمتی حامل های انرژی بنزین و گاز طبیعی منفی و معنادار است. همچنین، کشش قیمتی نفت گاز اثر معناداری روی تقاضای انرژی این بخش در طی دوره مورد مطالعه نداشته است. اما، کشش درآمدی تقاضای انرژی مثبت و معنادار بوده است.
تحلیل و مدل سازی ساختار تقاضای انرژی در بخش کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با استفاده از یک چارچوب تحلیلی فراگیر، ساختار مصرف انرژی در بخش کشاورزی ایران تحلیل و مدل سازی شده است. بخش کشاورزی بر اساس طبقه بندی آیسیک1 به 10 زیربخش اصلی شامل زراعت و باغداری، پمپاژ آب، پرورش ماکیان، پرورش دام، گل، گیاه و محصولات گلخانه ای، پرورش قارچ، شیلات و آبزیان، جنگلداری و مراتع و سایر تقسیم بندی شده است. به دلیل ناهمسان بودن زیربخش ها و تفاوت در فرمولاسیون و تحلیل ساختار مصارف انرژی، مدل سازگاری طراحی و در چارچوب نرم افزار لیپ(LEAP) ساخته شد. نتایج نشان می دهد که میزان کل تقاضای انرژی در بخش کشاورزی ایران از 45 میلیون بشکه معادل نفت خام در سال 1389 افزایش یافته و در افق 1420 تحت سناریوهای مختلف در محدود 44 تا 61 میلیون بشکه معادل نفت خام قرار خواهد گرفت. متوسط رشد تقاضای انرژی در بخش کشاورزی تحت هر کدام از سناریوهای مرجع، رشد اقتصادی بالا، رشد اقتصادی پایین، سیاستگذاری انرژی با رشد اقتصادی مرجع، سیاستگذاری انرژی با رشد اقتصادی پایین و سیاستگذاری انرژی با رشد اقتصادی بالا به ترتیب به 0.65، 0.56، 0.83، 0.19- ، 0.22- و 0.09- درصد در سال خواهد رسید.