تنگه هرمز؛ تحلیل راهبرد انسداد از منظر مؤلفه های سه گانه بازدارندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
337-366
حوزههای تخصصی:
حمله نظامی اسرائیل و سپس آمریکا به ایران، که با تهدید رسمی ایران به بستن تنگه هرمز به عنوان حیاتی ترین گذرگاه انرژی جهان و تصویب طرح آن در مجلس همراه شد، یک بار دیگر موضوع توجیه پذیری انسداد این تنگه به عنوان اهرمی راهبردی برای ایران را مطرح کرد. این پژوهش با اتکا به نظریه بازدارندگی در قالب رویکرد کیفی و با استفاده از داده های اسنادی-آماری، انسداد این گذرگاه را بر اساس سه مؤلفه عقلانیت، باورپذیری و قابلیت اجرا از منظر منافع ملی ایران بررسی می کند. پرسش پژوهش چنین صورت بندی می شود: تأثیر انسداد تنگه هرمز بر تحقق منافع ملی ایران از منظر نظریه بازدارندگی چگونه قابل ارزیابی است؟ فرضیه تحقیق بر این مبناست که بر اساس منطق بازدارندگی، حفظ یک تهدید معتبر و باورپذیر به بستن تنگه، بدون اقدام عملی به آن، به مراتب کارآمدتر و کم هزینه تر از اجرای واقعی این اقدام است. یافته ها نشان می دهد که انسداد عملی تنگه هرمز، هزینه های اقتصادی و دیپلماتیک گسترده ای را بر ایران و متحدانش تحمیل می کند؛ بنابراین، در چارچوب منطق بازدارندگی، بستن تنگه هرمز از منظر هزینه-فایده یک «ریسک راهبردی» محسوب می شود و تنها در شرایط اضطرار وجودی می تواند به عنوان گزینه ای قابل توجیه مطرح گردد.