الگوی تشخیص سازمان فضیلت محور: ابعاد و مؤلفه های تشخیص در اماکن متبرکه مذهبی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
107 - 129
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: در دنیای رقابتی قرن بیست ویک، سازمان ها با گرایش به سمت فضایل اخلاقی و انسانی، سعی دارند تا خلأهای معنوی، اخلاقی و عاطفی کارکنان خود را از طریق تأکید بر فضیلت ها برطرف کنند. این تأکید در مطالعات جدید سازمانی، با ظهور مفهوم جدیدی به نام سازمان فضیلت محور همراه شد. در بین انواع سازمان های فضیلت محور، اماکن متبرکه مذهبی همواره جزء مهم ترین پایگاه های ترسیم آینده برای بشریت بوده و به عنوان مرکز ثقل و کانون تحولات جهانی و مهندسی فرهنگ، قابلیت های خود را آشکار می کنند. درست در شرایطی که نگرش، باورها، هنجارها و عقاید مردم به مکان های متبرکه مذهبی منجر به احترام و پاک انگاشتن آنها نسبت به سایر اماکن می شود، پیروی از اصول مدیریت ایجاب می نماید تا مسیر مدیریت، مطابق با واقعیت و دور از یک فضای انتزاعی و فانتزی باشد. در چنین شرایطی، ازیک سو تأکید مدل های علمی مورد استناد در مدیریت تغییر و عارضه یابی بر تشخیص، به عنوان نخستین گام و یکی از مراحل کلیدی تغییر، و ازسوی دیگر مرور پژوهش های انجام شده با محوریت فضیلت سازمانی، مؤید این مطلب است که در جمهوری اسلامی ایران، اماکن متبرکه مذهبی با وجود داشتن مأموریت های خاص در عرصه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و تأثیر قابل توجه در شکل گیری ماهیت جامعه اسلامی، تاکنون در پژوهش های علمی مرتبط با مدیریت تغییر و عارضه یابی کمتر مورد توجه بوده اند. بنابراین، با وجود مدل های گوناگون و شناخته شده در مدیریت تغییر، مسئله اصلی پژوهش فقدان الگویی جامع، مانع و کاربردی برای اماکن متبرکه مذهبی بود که از طریق آن بتوان با شناخت کامل از این گونه سازمان ها، مسائل و عارضه های آنها را شناسایی و تحلیل کرد و جنبه های ناکارآمد آنها را تغییر داد. ازاین رو، تحقیق حاضر، با هدف ارائه الگوی تشخیص کاربردی برای سازمان های عهده دار مسئولیت در اماکن متبرکه مذهبی ایران، به بررسی ابعاد و مؤلفه های تشکیل دهنده آنها پرداخته است. بر اساس این، آستان قدس رضوی در مشهد مقدس، آستان مقدس حضرت فاطمه معصومهh در قم، آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنیj در شهر ری و آستان مقدس حضرت احمدبن موسی (ملقب به شاهچراغ) در شیراز سازمان های فضیلت محور بهره مند از نتایج حاصل از این پژوهش خواهند بود.
روش: تحقیق کیفی حاضر با رویکردی کاربردی برای اماکن متبرکه مذهبی در ایران اسلامی طرح ریزی شده است. بر مبنای مدل پیاز پژوهش ساندرز این پژوهش در لایه پارادایم تفسیری قرار می گیرد. جهت گیری آن از نوع پژوهش های بنیادی است و فرایندی استقرایی دارد. از نظر روش تحقیق، فرآیند پژوهش با پیروی از مراحل فراترکیب به روش سندلوسکی و باروسو و تلفیق آن با تحلیل مضمون به روش براون و کلارک انجام شده است. هدف نهایی پژوهش نیز فهم مدل تشخیص سازمان فضیلت محور است که در آن به معرفی ابعاد و مؤلفه های تشکیل دهنده مکان متبرکه مذهبی پرداخته شده است. گردآوری مبانی نظری و داده های مورد نیاز از طریق مطالعه اسناد و مدارک به روش کتابخانه ای و انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان منتخب به روش های غیراحتمالی قضاوتی و گلوله برفی و تا زمان رسیدن به اشباع نظری انجام شد. در این پژوهش، طرح ریزی دستورالعمل مصاحبه ها بر پایه روش دیالکتیک انجام شد: یعنی ساخت نظر یا تز، مواجهه با پادنظر یا آنتی تز، و سرانجام ساخت سنتز. بر اساس این، ابتدا قالب مضامین اولیه از داده های نظری پژوهش استخراج شد (تز) و پس ازآن در اختیار مصاحبه شوندگان قرار گرفت. در ادامه، بررسی ایده ها و نظرات خبرگان (آنتی تزها) در قالب کدهای مفهومی جمع بندی و در پایان مدل تشخیص سازمان فضیلت محور برای اماکن متبرکه مذهبی ایران (سنتز) طراحی شد.
یافته ها: الگوی تشخیص اماکن متبرکه مذهبی الگویی است کاربردی برای تفکیک ابعاد و مؤلفه های تشکیل دهنده آن که به شناخت کلی نسبت به این گونه سازمان ها منتج شده، زمینه را برای تغییر و عارضه یابی آنها فراهم می کند. براساس یافته ها، الگوی معرفی شده مشتمل بر چهار بُعد و بیست مؤلفه اصلی است . ابعاد اصلی این الگو «ارکان»، «کارکردها»، «سرمایه ها» و «مدیریت» هستند. در این الگو بُعد ارکان از مؤلفه های «زائر»، «زیارت»، «مزار» و «مزور» تشکیل شده است. «کارکردهای قدسی»، «کارکردهای فرهنگی»، «کارکردهای اجتماعی»، «کارکردهای اقتصادی» و «کارکردهای عبادی - سیاسی» مؤلفه های بُعد کارکردها هستند. «سرمایه های نمادین»، «ارزش های بنیادین»، «شایستگی های سازمانی»، «سرمایه های اجتماعی» و «سرمایه های فرهنگی» در بُعد سرمایه ها قرار دارند. و درنهایت «برنامه ریزی»، «بسیج منابع»، «سازمان دهی»، «هدایت و رهبری» و «نظارت و صیانت» به عنوان مؤلفه های بُعد مدیریت معرفی شده اند.
بحث و نتیجه گیری: نوشتار حاضر نخستین تلاش پژوهشی در ارائه مدل تشخیص خاص برای اماکن متبرکه مذهبی است که افزون بر تقویت مبانی علمی و پژوهشی این حوزه، می تواند تا حدی از توسعه مفاهیم و الگوهای تحمیلی و تجویزی به این سازمان ها جلوگیری کند. دستاوردهای این پژوهش، مزیت اصلی مدل تشخیص را در درک عمیق تر و تجسم بهتر از مؤلفه های تشخیص بقاع متبرکه و شناسایی مخاطرات و آسیب پذیری های آن می داند و کاربردهای عملیاتی آن را در مباحث مرتبط با مدیریت تغییر و عارضه یابی تبیین می نماید. این پژوهش فهم سازمان های متولی اماکن متبرکه مذهبی را از طریق فهم ابعاد و مؤلفه های تشخیص آنها امکان پذیر می داند و مطلوبیت پروژه های تغییر، تحول و توسعه را در گروی ایجاد تغییر در عوامل مؤثر در مؤلفه های تشخیص تبیین می نماید. همچنین نتیجه می گیرد زمانی حیات یک سازمان فضیلت محور دچار عارضه می شود که یک یا چند مورد از ابعاد و مؤلفه های تشخیص، به درستی در سازمان تبیین نشود، دچار کژکارکردی یا انحراف از مسیر اصلی خود شود و یا به هر علت دیگری مورد مخاطره قرار گیرد. بی توجهی یا کم توجهی هر یک از عناصر سازمان به هرکدام از این ابعاد و مؤلفه ها موجب بروز عارضه برای کل سازمان می شود. هریک از ابعاد و مؤلفه های مدل تشخیص، جنبه های نامعلومی از سازمان های فضیلت محور را نمایان کرده است. در این پژوهش مدیریت تغییر و عارضه یابی سازمان فضیلت محور، فعالیتی تخصصی، برگرفته از دانش، تجربه و تعهد نسبت به این گونه سازمان هاست و به متولیان سازمان های مورد مطالعه پیشنهاد می شود تا با توجه به رسالت سنگین خود در عرصه های مختلف اجتماعی، این امر را به کسانی واگذار نمایید که واجد صلاحیت فنی، انسانی و ادراکی لازم و کافی برای این کار باشند.
تقدیر و تشکر: ضمن قدردانی از مشارکت شایسته گروه خبرگان منتخب از استادان دانشگاه و خادمین محترم در اعتاب مقدس جمهوری اسلامی ایران، از کلیه کسانی که در انجام پژوهش مشارکت داشته و ما را یاری داده اند، تشکر می شود.
تعارض منافع: هیچ تعارض منافعی در این پژوهش وجود ندارد.