همگرایی و واگرایی گفتمان تصوّف و گفتمان تشیّع در ایران از دوره قراقویونلوها تا پایان دوره آق قویونلوها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۱
161 - 179
حوزههای تخصصی:
تبیین رابطه تصوّف و تشیّع در دوره ترکمانان آق قویونلوها و قراقویونلوها، که به لحاظ تاریخی از آن به «دوره فترت» یادشده است، با وجود اهمّیتی که به لحاظ تلاش وکوشش مکاتب جهت فتح معنوی و سیاسی ایران که در این دوره وجودداشته است؛ از دید پژوهشگران مغفول مانده است. مسأله زمینه ساز پژوهش حاضر، این است که تقابل یا تعامل گفتمان تشیّع و تصوّف در دوره ترکمانان قراقویونلو و آق قویونلو بر اساس کدام متغیّرهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی صورت گرفته است و نقش نهادهای قدرت در این دوره در گسترش تصوّف و تشیّع چه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان داد که حاکمان این دوره با صوفیان و شاعران بزرگ در ارتباط بوده اند و برخی از علما و شعرا جهت ارشادِ حاکمان «ادب الملوک» نگاشته و یا اشعاری می سروده اند که حاوی تعالیم آموزه های تصوّف به حاکمان بوده است. در این دوره در لوای رواداری حاکمان در همراهی با صوفیان و نیز پیروان ادیان و مذاهب، با ظهور عناصر غالیانه شیعی، شمنی، مسیحی در سرزمین های مشرق اسلامی مواجهیم و با توجّه به بسترهای تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و مذهبی ترکمانان در این دوره تاریخی، طریقت های صوفی شیعی التقاطی رو به رشد و ازدیاد گذاشتند. بررسی عناصر فرهنگی سلسله-های طریقتی از این دوره حاکی از همگرایی نسبی گفتمان تشیّع و گفتمان تصوّف در این دوره است. هدف این پژوهش تبیین رابطه تصوف و تشیّع در دوره ترکمانان آق قویونلوها و قراقویونلوهاست که با روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است.