گفتمان ایدئولوژیک و مالکیت زمین شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ ایران، مالکیت زمین بعنوان یک منبع قدرت در تسلط حکومت ها قرارداشته و این امر همواره مالکیت خصوصی را مغلوب مالکیت عمومی کرده است. این مسئله از چارچوب مفهومی معیوبی ناشی می شود که در توجیه روابط مالکیت، مورد استفاده قرارگرفته و موجب نوعی آشفتگی در همه لایه های جامعه ایرانی از جمله شهرها شده است. این مقاله ناپایداری حقوق مالکیت بر زمین شهری در ایران پس از انقلاب اسلامی را مورد مطالعه قرار می دهد تا نشان دهد این ناپایداری، چگونه شکل بندی و مورفولوژی شهرهای ایران را دگرگون ساخته است. الگوی تحقیق توصیفی – تحلیلی است و داده های مورد نیاز از برنامه ها، قوانین، مصاحبه ها، پژوهش ها و اسناد مرتبط در بازه زمانی بعد از انقلاب (1357) تا پایان دولت دهم (1392) استخراج شده و به روش اسنادی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته اند. نتایج پژوهش نشان می دهد؛ بعد از پیروزی انقلاب و تحت تاثیر رویکرد ایدئولوژیک حکومت، الگوی مالکیت زمین دستخوش تغییرات گسترده ا ی می شود و قوانینی به تصویب می رسد که ضمن تحدید مالکیت خصوصی، منشاء مالکیت های جدیدی برای حکومت فراهم می آورند. حکومت، زمین های وسیعی در اختیار دارد و این موضوع بستر را برای خروج مالکیت زمین شهری از ترتیبی طبیعی به ترتیبی ایدئولوژیک فراهم می کند. بطوری که در گفتمان ایدئولوژیک دولت های پس از انقلاب، گاهی مالکیت یک راه حل، و گاهی، مالکیت خود مشکل است، دولتی، مالکیت را عامل به حاشیه راندن محرومان و دیگری آن را در حمایت از اقشار آسیب پذیر جامعه ضروری می داند. از این رو، سیستم مالکیت زمین ثابتی شکل نمی گیرد و این امر اثرات نامطلوبی در سیمای شهرهای ایران، خصوصاً تهران برجای می گذارد.