شاخص ها و نشانگرهای کارآفرینی دیجیتالی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
23 - 45
هدف: پیشرفت های مستمر در فناوری دیجیتال و دیجیتال سازی مدل های کسب وکار، چشم انداز کارآفرینی را تغییر داده است و اهداف و الزامات آموزش کارآفرینی را برای مطابقت با واقعیت دیجیتال جدید در کارآفرینی بازتعریف کرده است. به منظور به دست آوردن درک دقیقی از مفهوم ترکیبی کارآفرینی دیجیتال و نقش آن در تحول سیستم نوآوری، هدف پژوهش حاضر تعیین شاخص ها و نشانگرهای کارآفرینی دیجیتالی در آموزش عالی بود. روش شناسی: رویکرد پژوهش آمیخته (کیفی و کمی) بود. فاز کیفی یک مرور سیستماتیک از مقالات به روز در زمینه کارآفرینی دیجیتال بود که در نهایت 53 مقاله انتخاب و به روش کدگذاری باز و محوری اشتراوس و کوربین (1997) تحلیل شد. فاز کمی نیز با استفاده از پرسشنامه نظرسنجی تدوین شده از نتایج بخش کمی انجام شد که پاسخگویان آن بخش اعضای هیئت علمی آشنا به مباحث کارآفرینی و نیز خبرگان حوزه کارآفرینی دیجیتال بودند که 372 نفر از 385 نفر انتخاب شده در نهایت در بررسی داده های بخش کمی مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش یک چارچوب مفهومی در چهار محور اصلی، آموزش و یادگیری، عوامل موفقیت و موانع، رویکرد رفتاری و اکوسیستم های مناسب کارآفرینی دیجیتال در آموزش عالی را از مطالعات استخراج کردند. در حوزه آموزش و یادگیری مقوله های فرعی «تسلط فن اوری اطلاعات و ارتب اطات در تج ارت (5 نشانگر)؛ روی کردهای یادگیری (5 نشانگر) و محیط های یادگی ری دیجیت ال (2 نشانگر)»؛ عوامل و موانع موفقیت با مقوله های فرعی: توانمند سازها (3 نشانگر) و موانع (2 نشانگر)؛ حوزه رویکرد رفتاری با مقوله های فرعی: شخصیت (4 نشانگر)، عوامل انگیزشی (5 نشانگر)، حوزه بعد اکوسیستم با مقوله های فرعی: اکوسیستم های کارآفرینی دیجیتال (3 نشانگر)، تیم ها و شبکه سازی (33 نشانگر) و سرمایه انسانی (3 نشانگر) شکل گرفت. بحث و بررسی: نتایج ارائه شده در این مقاله کاربرد یک رویکرد علمی را به منظور درک اینکه چگونه ابعاد خاص سیستم کارآفرینی در آموزش عالی به هم مرتبط هستند، پیشنهاد می کند. در تلاش برای به دست آوردن دانش عمیق تر از کارآفرینی دیجیتال در آموزش عالی به عنوان بخشی از سیستم نوآوری، یک رویکرد مطالعه تطبیقی نه تنها در مرزهای جغرافیایی خاص بلکه همچنین به صورت بین المللی، ممکن است مفید باشد. همچنین نتایج نشان داد که فراتر از زمینه سازمانی برای ایجاد اکوسیستم کارآفرینی در دانشگاه، پیامدهای سیاست گذاری مناسب در مورد ایجاد یک اکوسیستم حمایتی بسیار مهم است. چارچوب مفهومی پیشنهادی می تواند به محققان آینده کمک کند که مایل اند زیرشاخه های تحقیق را به شیوه ای میان رشته ای ترکیب کنند و مفهوم سازی های بارور جدیدی تولید کنند.