تداعی معنی از موسیقی اصوات و آواهای نامفهوم در دیوان شمس
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۹
181 - 207
حوزههای تخصصی:
فرم شعر که شاکله اش، ساخت و صورت به دور از پرداخت های درونی و تأثرات بیرونی است؛ ریشه در زبان و زیبایی شناختی دارد و این همان نظریه تقدم صورت بر معنای فرمالیست هاست که البته موسیقی نقش ویژه ای در آن ایفا می کند. موضوع مقاله حاضر، کاربرد کلمات خودساخته و عبارات نامفهوم یا واژگان با معانی ثانوی است که در بخشی از غزلیات شمس متبلور است. اهمیت بحث و نبود کار پژوهشی در این زمینه، ضرورت مسأله را دوچندان می کرد. بایستگی و شایستگی این کار در نقشی است که تکرار و موسیقی کلام به ویژه کلمات مغلق در زیبایی شناختی شعر بر مبنای نظریه فرمالیستی دارد. در این تحقیق، در چهار بخش تکواژها با عناوین جزء اصوات (صوت، اسم صوت، کاربردهای مزدوج یا پسوندی، اتباع یا مُهملات)، واژه با عناوین (کلمات بسیط، واژه های دوگانی و سه گانی، تکرار برای معانی خاص)، عبارات و جمله ها با زیرمجموعه قافیه و ردیف (ردیف های ناهمگون و غیرهمسو، ردیف های صوتی ابداعی) و تکرار کامل، سپس به اتانین و افاعیل و اوراد و اذکار خانقاهی پرداخته شد. نتیجه آنکه برجستگی موسیقیایی در کلمات و عبارات مغلق و نامفهوم از حیث نظام ایقاعی، در تداعی معنی، نقش بسزا و مؤثر ایفا می کنند. در واقع نظریه یکسان بودن صورت و معنی در تعریف فرم را براساس نقد و نظریه فرمالیستی به اثبات می رسانند.