سعیده محتشم امیری

سعیده محتشم امیری

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

مقایسه تطبیقی واحدهای همسایگی در بافت قدیم فشم و جدید میگون نو مبتنی بر اصول شهرسازی اسلامی و دوران مدرن غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واحد همسایگی شهرسازی اسلامی دوران مدرن غرب بافت قدیم فشم بافت جدید میگون نو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۴
واحدهای همسایگی در گذر زمان دستخوش تغییرات و تحولات مهمی شده اند؛ با این وجود، هنوز به عنوان یکی از مهم ترین بسترها جهت تعاملات اجتماعی، ارتباطات و ارتقاء هویت جمعی محسوب می شوند. پژوهش حاضر در راستای بررسی ویژگی های واحدهای همسایگی در بافت قدیم فشم و جدید میگون نو و تطابق آن با ویژگی های شهرسازی اسلامی و دوره مدرن غرب انجام پذیرفته است. این پژوهش از نوع پیمایشی و با رویکردی توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی تنظیم شده و اطلاعات به صورت میدانی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته به دست آمده است. جامعه آماری، تمامی ساکنان بالای 18 سال بافت قدیم شهر فشم و بافت جدید میگون نو را تشکیل می دهد که با استفاده از فرمول کوکران در سطح اطمینان 95 درصد و با فاصله اطمینان 7 درصد، حجم نمونه برای بافت قدیم شهر فشم معادل 182 و حجم نمونه برای میگون نو 196 نفر محاسبه شده است؛ که برای اطمینان بیشتر در هر دو محدوده، تعداد 200 نفر به صورت تصادفی مورد پرسش گری قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات حاصل از پیمایش اجتماعی، از آمارهای استنباطی (میانگین های آماری) و برای وزن دهی به شاخص ها از روش پنل متخصصان و کارشناسان بهره گرفته شده است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که بافت قدیم فشم از منظر شاخص های سنجشی این پژوهش امتیاز 42/2 -حاصل از مجموع میانگین های آماری 31 شاخص بررسی شده در این پژوهش برای این بافت- و بافت جدید میگون نو امتیاز 58/2 -حاصل از مجموع میانگین-های آماری 31 شاخص بررسی شده در این پژوهش برای این بافت- را کسب نموده است. از این نظر، بافت جدید میگون نو در قیاس با بافت قدیم فشم از منظر شاخص های سنجشی این پژوهش، بیشتر در تطابق با اصول دوره مدرن غرب گام برمی دارد (80.56 درصد) و بافت قدیم فشم تقریباً هویت گذشته خود را حفظ کرده (76.01 درصد) است و با ویژگی های شهرسازی اسلامی مطابقت بیشتری دارد.
۲.

بازتولید معرفتی شهر اشراقی با استفاده از آراء شیخ شهاب الدین سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت اشراقی شهرسازی ایرانی - اسلامی سهروردی ساحت کالبدی و غیر کالبدی شهر تاویل گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۷۲
فلسفه شیخ اشراق، فلسفه فرهنگ ماست و به نظر می رسد در طول چهارده قرن از هر اندیشمند دیگری به فلسفه ایرانی- اسلامی نزدیک تر باشد، چرا که پیوستگی ذاتی عمیقی با بستر فکری و زمینه های تاریخی ایرانیان دارد. این پژوهش بر آنست که با ژرفکاوی در آراء شهاب الدین سهروردی و ورود به کنه فلسفه وی، به تبیین تصویری هرمنوتیک از تعالیم اشراقی از منظر برنامه ریزی فضایی و نظام توسعه کالبدی بپردازد. در این راستا مقاله ابتدا به توصیف هستی شناسی و معرفت شناسی حکمت اشراقی و تفسیر ارتباط میان فضا و فلسفه نور می پردازد، سپس با بهره گیری از دستگاه تاویل گرایی و روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی، با مرور منابع دست اول تا سوم، در جستجوی استخراج مولفه های شهر مطلوب از دید حکمت اشراقی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که صفات شهر اشراقی که بر شالوده جهان بینی توحیدی و تعالیم و ارزش های والای اسلامی بنا نهاده شده اند، در دو قلمروی کلی صفات ساحت کالبدی شامل شهر به مثابه کالبد نور، تجلی گاه عالم مثال، حس وحدت، مفاهیم پارادوکسی و نمادگرایی و همچنین صفات ساحت غیر کالبدی شامل شهر آگاهی، ادراک، کمال، شکر، تعلیم، معرفت النفس و صعود معنوی قرار می گیرند. درک و کاربست این چارچوب مفهومی ارائه شده می تواند به عنوان نقطه اتکاء بنیادی، معتبر و مستحکمی که برگرفته از تاملات فلسفی شیخ اشراق است، در نظام نظریه ای و حرفه ای شهرسازی مورد استفاده قرار گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان