احمدرضا نورمحمدی

احمدرضا نورمحمدی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

بررسی پژوهش سملوایز با رویکرد استنتاج بهترین تبیین لیپتون و استنتاج هولمزی بِرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لیپتون برد استنتاج بهترین تبیین سملوایز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۹
روش پژوهشی سملوایز در شناسایی علت ابتلا مادران به بیماری تب نفاس، برای چندین دهه مورد توجه فیلسوفان علم قرار گرفته است. برخی از معقولیت روش سملوایز برای مقایسه ی روش شناسی علمی، و برخی از این پژوهش برای توصیف و ارزیابی استنتاج علمی استفاده کرده اند. بااین حال، برغم توجه ویژه به پژوهش سملوایز، هنوز اتفاق نظری برای توصیف روش شناسی وی وجود ندارد. در این مقاله پس از معرفی پژوهش سملوایز به این سوال چالش برانگیز پرداختیم که آیا توصیف استنتاج از طریق بهترین تبیین لیپتون و استنتاج هولمزی بِرد در بازسازی معقول مراحل پژوهش سملوایز از کفایت لازم برخوردار است؟ آیا روش استنتاجی سملوایز در یافتن بهترین تبیین برای علت بیماری تب نفاس، با توصیف لیپتون و بِرد مطابقت دارد؟ نتایج پژوهش حاضر نشان داد، که توصیف لیپتون و بِرد در بازسازی معقول مراحل پژوهش سملوایز از کفایت لازم برخوردار نیست. زیرا توصیف آنها از مراحل پژوهش سملوایز با مستندات تاریخی سازگار نیست. بااین حال، باتوجه به رویکرد شاپباخ، استدلال کردیم که ناکارآمدی یک نمونه موردی، نشان از ناموجه بودن صورت یک استنتاج بطورکلی نخواهد بود. ازاین رو، نتیجه گرفتیم که برغم علاقه ی لیپتون و بِرد، پژوهش سملوایز نمونه ی تاریخی خوبی برای توجیه استنتاج از طریق بهترین تبیین و استنتاج هولمزی نخواهد بود، و در حقیقت مورد سملوایز بدترین نمونه برای بهترین توجیه از آن است.
۲.

تجربه های نزدیک مرگ به عنوانِ بحرانی در پارادایم علوم زیست-پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۲۴۱
تجربه های نزدیک مرگ حکایت اشخاصی است که، در آستانه مرگ بالینی، با تلاش کادر درمان یا عواملی دیگر به زندگی بازگشته اند و، پس از بازگشت، گزارش هایی حیرت انگیز از وضعیت نزدیک مرگ روایت می کنند. این تجربه ها اغلب با مشخصه هایی در اقصی نقاط جهان گزارش شده است که، براساسِ بررسی های آماری پژوهشگران، دارای مؤلفه هایی با هسته مشترک است و، به دلیلِ وجود هسته مشترک و فراگیر بودن تجربه ها، به عنوانِ مقوله مهم تجربی در پارادایم زیست-پزشکی حاضر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. بااین حال و به رغمِ توجه جامعه پزشکی به این تجربه ها، این سؤال همچنان مورد بحث است که آیا پارادایم حاضر تبیین موفقی از علت پدیدارشدنِ این تجربه ها ارائه می دهد؟ اگر پارادایم حاضر در تبیین موفقِ این تجربه ها ناکام باشد، آیا می توانیم این تجربه ها را اعوجاج پارادایم علوم زیست-پزشکی بدانیم؟ در این پژوهش برآنیم تا موضوع تجربه های نزدیک مرگ را به عنوانِ یک نمونه موردی در ساختار پارادایم زیست-پزشکی و باتوجه به تفسیر انقلاب های علمی تامس کوهن ارزیابی کنیم.  نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که موضوع تجربه های نزدیک مرگ در ساختار پارادایم زیست-پزشکی به اعوجاجی مقاوم  تبدیل شده و پارادایم حاضر در مواجهه با این تجربه ها در دوران فوقِ عادی به سر می بَرد. زیرا به رغمِ فرضیات گوناگونی که در 48 سال گذشته و پس از انتشار کتاب ریموند مودی در تبیین این تجربه ها مطرح شده است، هیچ فرضیه ای تاکنون پدیده منسجم تجربه کنندگان را با تمام ملزومات آن توضیح نداده است. علاوه براین، تکثر مفصل بندی ها و منطق های بدیعی که به منظورِ حل معمای تجربه کنندگان مطرح شده است نشان می دهد که پارادایم حاضر در ارائه الگوی حل به دانشمندانی که بر موضوع تجربه های نزدیک مرگ متمرکز شده اند دچار ابهام شده و هرچند هنوز پارادایمی وجود دارد، اما هیچ اتفاق نظری درباره چیستی آن در میان آزمایش ها و نظریه پردازی پژوهشگران مشاهده نمی شود. 

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان