جایگاه مردم در اندیشه محمدعلی فروغی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرداختن به مردم در معنایی جدید که دال بر تعیین جایگاه و نقش آنان در عرصه هایی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در مواجهه با تمدن جدید غرب است، ظهور و بروز متفاوتی یافت. فهم جدید از جایگاه، نقش و تغییر مفاهیم (از رعیت به شهروند)، ابتدا در نگاه روشنفکران به فعلیت رسید و آنان بر اساس خاستگاه فکری خود به تأملاتی جدید در این زمینه پرداختند. یکی از روشنفکرانی که در این موضوع نوشته های تأمل پذیری دارد، محمدعلی فروغی است. او در یک روند اندیشه ای منظم توانست نظریه های خود را به خوبی تبیین کند. مسئله اصلی این پژوهش که در قالب دو سؤال، راستی آزمایی شدنی است، این است که نخست مردم در اندیشه فروغی چه جایگاهی دارند؟ دوم اینکه فروغی چگونه و با چه رویکردی به تبیین جایگاه مردم می پردازد؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد که فروغی با مبنا قرار دادن لیبرالیسم و کاپیتالیسم (تفسیری و ترجمه ای) و عبور از اندیشه دینی و سوسیالیسم، به ارائه دیدگاه مطلوب خود که در آن مردم به عنوان عنصر مشروعیت بخش نظام سیاسی اند، می پردازد. با توجه به اینکه پژوهش حاضر از نوع اکتشافی و توصیفی است، نمی توان انتظار بیان فرضیه ای را داشت؛ بنابراین در این تحقیق بنیادین، تلاش شده با استفاده از روش مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به جمع آوری اطلاعات پرداخته و با توصیف، تحلیل و مقایسه داده ها، آرای فروغی درباره نقش و جایگاه مردم بررسی شود.