سنجش وضعیت زیست پذیری در قلمرو مسکن (مطالعه موردی: محله های محروم شهر زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۴
81 - 93
حوزه های تخصصی:
مسکن ابتدایی ترین و حیاتی ترین نیاز هر موجود زنده ای در طبیعت، به معنا و مفهوم سرپناه است. مسکن در محله های کم برخوردار به دلیل خودرو بودن، نداشتن مجوز ساخت، استفاده از مصالح ناپایدار و ریزدانگی از کمیت و کیفیت مناسبی برخوردار نمی باشد. همین امر زیست پذیری مسکن را با چالش های اساسی روبرو می سازد. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی زیست پذیری در قلمرو مسکن محله های کم برخوردار شهر زابل است. این پژوهش از نظر هدف «کاربردی» و به لحاظ ماهیت «توصیفی – تحلیلی» است. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از میانگین شاخص ، ANOVA و همبستگی چند متغییره در نرم افزار spss، جهت نمایش محله های شهر زابل از لحاظ ابعاد زیست پذیری مسکن(اقتصادی، اجتماعی، کالبدی فضایی و زیست محیطی) از دورن یابی به روش IDW و همچنین تکنیک چند معیاره EDAS استفاده شده است. نتایج میانگین شاخص های پژوهش نشان می دهد مسکن محله های کم برخوردار شهر زابل از نظر ابعاد زیست پذیری براساس رتبه بندی اکونومیست، در شرایط غیرقابل قبول قرار گرفته است. به طوری که بعد کالبدی با امتیاز 47.91 نامناسب ترین و بعد اجتماعی با امتیاز 56.55 مناسب ترین می باشد. همچنین تحلیل رگرسیون در محله های مورد بررسی نشان می دهد که بین ویژگی های مسکن در ابعاد مختلف با زیست پذیری مسکن همبستگی بالایی وجود دارد به طوری که ضریب این همبستگی 673/0 است؛ در بین ابعاد نیز ضریب همبستگی ویژگی های کالبدی مسکن با زیست پذیری با 561/0 بیشترین ضریب و بعد اجتماعی با 189/0 کمترین ضریب همبستگی را دارد. نتایج حاصل از وضعیت ابعاد مختلف زیست پذیری مسکن در پهنه محله های کم-برخوردار شهر زابل براساس روش درون یابیIDW نشان می دهد که ناحیه 1 اکثر محله های مورد بررسی را در خود جای داده است و از نظر سرانه کاربری های مسکونی، فضای سبز و شبکه معابر نسبت به نواحی دیگر شهر زابل با کمبودهای شدید روبرو است. در بعد فیزیکی و کالبدی محله معصوم آباد و در بعد اقتصادی محله قاسم آباد پایین ترین امتیاز را دارا هستند.